به روش‌های مختلف می‌توانیم استراتژی محتوا تدوین کنیم و راه‌های زیادی برای تدوین استراتژی محتوا وجود دارد.

بیشتر دوستانی که احتمالاً در اینترنت دنبال این مباحث می‌گردند به‌دنبال راه‌های سریع‌تر و جامع‌تر می‌گردند. پیشنهاد من این است که سمت بوم استراتژی محتوا بروند. مثل همه مفاهیمی که در کسب‌وکارهای دیجیتال یافت می‌شود، طبیعتاً یک Canvas هم برای استراتژی محتوا وجود دارد.

اصلی‌ترین روایتی که از استراتژی محتوا روی Canvas است، روایتی است که Chris lake بیان کرده است. در تصویری که شما مشاهده می‌کنید این چارچوب اصلی روایت استراتژی محتوا و Canvas یا بوم استراتژی محتوا است. اولین‌باری که من این بوم را دیدم، یک تحلیل روی آن انجام دادم و استراتژی محتوای شرکت را روی آن پیاده‌سازی کردم تا ببینم جواب می‌دهد یا نه!

در این Canvas یک سری قسمت‌هایی وجود دارد. قسمت‌هایی که اولاً گیج‌کننده‌ هستند و ثانیاٌ به‌درد کار ما نمی‌خورند. مثلا Content Audit یعنی اینکه در محتواهایی قبلی سازمان جست‌وجو کنید و ببینید که مخاطب در کدام قسمت‌ها روی این نقاط تماس بوده و کجا حالش خوب بوده است، شما هم دوباره روی آن نقاط کار کنید.

ما استارت‌آپی بودیم که قبل از آن محتوایی نداشتیم که بخواهیم روی آن کار کنیم یا قسمتی که برای Brand است برای ما نبود و برای سازمان بود.

قسمتی داریم به نام Stakeholders که کسان دیگری غیر از شما، غیر از مدیر محتوا، غیر از استراتژیست محتوا، و هرکسی که مسئول محتوا است در سازمان می‌تواند نقش داشته باشد، می‌تواند یک سری اهدافی به شما بدهد و KPI به شما بدهد و بگیرد. معمولاً اینها در استارت‌آپ‌ها مفاهیمی هستند که هنوز جا نیفتاده‌اند. چون استارت‌آپ‌ها هنوز خیلی تکلیف خودشان را نمی‌دانند و هنوز در پی آزمون و خطا هستند تا بهترین مسیر را پیدا کنند.

بنابراین من بوم را به این تصویری که در صفحه می‌بینید تغییر دادم. در یک نمای کلی، استراتژی محتوا حداقل هفت قسمت دارد: محتوا، پرسونای مخاطب، دسترسی و در وسط شاخص‌ها و سنجش‌ها را قرار دادیم، تحلیل و پایش، هدف‌گذاری، پیدا کردن راهکارها و ابزارها.

درواقع بیشترین تلاشی که در بوم استرتژی محتوا داشتیم، بازاریابی محتوایی بود: Content Marketing.

روش استفاده از بوم:

بخش اول هدف‌گذاری

حداقل باید دو نگاه داشته باشید. اول، اینکه ممکن است شما به‌صورت فریلنسر با یک کارفرما وارد مذاکره شوید و می‌خواهید استراتژی محتوا به او ارائه دهید یا با بازاریابی محتوا یک برنامه برایش بچینید و کارتان را پیش ببرید. در یک حالت دیگر، داخل یک سازمان، به‌عنوان مدیر محتوا یا استراتژیست محتوا استخدام شوید یا در صورت بزرگ بودن آن سازمان یا شرکت، شما به‌عنوان مدیر ارشد محتوا استخدام شوید که باید برای آن سازمان استراتژی محتوا بنویسید.

در ابتدا، باید فوراً به سراغ اهداف بروید. اول اینکه کارفرما از شما چه انتظاری دارد. این قسمت خیلی مهم است چون در انتهای کار شما باید علاوه بر گرفتن رضایت مخاطب، رضایت کارفرما را هم جلب کنید. داشتن زبان مشترک بین کارفرما و کسی که آن را اجرا می‌کند یا پیمان‌کار خیلی حیاتی و مهم است.

من معمولاً توصیه‌ام به کسانی که می‌خواهند استراتژی محتوا کار کنند، این است که حداقل یک ماه آزمایشی کار کنند و بعد تصمیم به کار بگیرند. بنابراین بهتر است که یک مدت در آن فضا و اتمسفر باشید تا ببینید می‌توانید آن‌ها را درک کنید.

اکنون کارفرما اهدافش را به شما می‌گوید. قصد داریم اینها را به روشی استخراج کنیم که برای استراتژیست محتوا هدفمند باشد و نامش هدف‌گذاری SMART است که پنج قسمت دارد. Specific

Measurable

Actionable

Reachable

Time bounded

1) اهداف کاملاً مشخص هستند. 2) قابلیت اندازه‌گیری‌اند. 3) عملیاتی هستند. 4) قابل‌دستیابی‌اند. 5) زمان دارند (تایمی که می‌دهید باید معقول باشد) .

هدف روشن است، ما می‌خواهیم ازطریق داستان‌گویی برای مواد لبنی، باعث رشد 5 درصدی فروش شویم.

5 درصد افزایش فروش کجا مفهوم دارد؟ فروشگاهتان آفلاین است یا آنلاین؟ الان از کجا ‌فروش انجام می‌دهید؟ هرکدامشان یک Measure خاص دارند. مثلاً روی سایت یک Measure قرار دادیم به اسم آنالیتیکس که طبق گزارش آن باید تحلیل کنیم.

آیا قابلیت عملیاتی شدن دارد یا نه؟

در بحث قابل‌دسترس بودن باید ببینید که اعضای تیم شما چه کسانی هستند. آیا می‌توانید هدفی را که دارید با افرادتان به سرانجام برسانید؟ هدفتان معقول است یا نه؟ آیا زیرساخت‌های آن وجود دارد؟ بودجه‌اش را دارید؟

در بحث Time bounded باید بررسی کنید که در چه زمانی به آن می‌رسید؟ (در این قسمت باید با کارفرما صحبت کنید.)

اولین قدم برای رسیدن به هدف، صحبت با کارفرما و فهمیدن حرف‌های او است و بعد ترجمۀ صحبت‌های او به شاخص‌هایی که می‌توانیم با آنها کار کنیم. باید اهداف را به اهداف Smart بشکنیم و ببینیم که تا کجا می‌توانیم پیش برویم. کارفرما چه نیازهایی دارد و شما چه راهکارهای برای نیازهای کارفرما می‌توانید پیشنهاد دهید.

پرسش و پاسخ شرکت‌کنندگان دوره


Time bounded یا زمانبندی در اهداف اسمارت، گفته شد که باید به کارفرما یک زمانبندی داده شود که کاملا درست اما زمان دقیقی که نمی‌توان داد پس باید بازه زمانی ارائه شود ولی این بازه زمانی هم باید بین دو عدد باشد که این دو عدد از کجا بدست می‌آید؟ از روی تجربه است؟

به این سوال پاسخ داده شده است ولی برای مشاهده پاسخ این پرسش،باید عضو دوره باشید و بسته شامل این جلسه را تهیه کرده باشید. پاسخ‌ها به صورت فایل صوتی، ویدئویی یا متنی هستند و اهمیت پرسش و پاسخ‌ها در بسیاری از موارد حتی از ویدئوهای آموزشی دوره هم بیشتر است! در واقع، مهمترین ویژگی دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال، همین پرسش و پاسخ‌ها است که با عضویت و تهیه بسته‌ها می‌توانید از آنها استفاده کنید.
3488

خلاصه موضوعات ویدئو

اصلی‌ترین روایت بوم استراتژی محتوا Content strategy canvas مربوط به کریس لیک Chris Lake است. بخشی از بوم استراتژی محتوای کریس لیک به محتوای منتشر شده در گذشته اختصاص یافته که برخی از کسب و کارها مانند استارت‌آپ‌ها Startup آن را ندارند. به همین دلیل بوم استراتژی محتوای کریس لیک برای این منظور، نیاز به تغییر دارد. در این ویدئو تغییرات بوم استراتژی محتوای کریس لیک شرح داده شده است.

بوم استراتژی محتوا شامل موارد زیر است:
1-هدف گذاری 2-پرسونای مخاطب 3-تحلیل و پایش 4-محتوا 5-راهکار 6-دسترسی 7-شاخص‌ها و سنجش‌ها

اولین گام در تهیه بوم استراتژی محتوایی هدف‌گذاری است. هدف‌گذاری شامل موارد زیر است:
1-رضایت کارفرما 2-مدل هدف‌گذاری SMART 3-انتخاب مدل بازاریابی محتوایی 4-بودجه و صورت بندی مالی

پس از انتظارات کارفرما دومین گام در هدف‌گذاری، تبدیل انتظارات و اهداف کارفرما به اهداف قابل فهم برای کسب و کار Business است. برای این موضوع از روش هدف‌گذاری 5 بخشی SMART استفاده می‌شود.

S: Specific اهداف مشخص باشد.
M: Measurable اهداف قابل اندازه گیری باشد.
A: Actionable اهداف عملیاتی باشند.
R: Reachable اهداف قابل دستیابی باشد.
T: Time bounded رسیدن به اهداف دارای زمان مشخص باشد.
هر یک از 5 بخش فوق در حیطه مدل هدف‌گذاری SMART در هدف‌گذاری بوم استراتژی محتوا ، در ویدئو به طور مفصل شرح داده شده است.

پرسونای مخاطب شامل موارد زیر است:
1-مخاطب شناسی 2-لحن و تاچ پوینت محتوا (Tone of Voice) 3-فرمت محتوا

تحلیل و پایش مخاطب شامل موارد زیر است:
1-تحلیل وضعیت 2-ارزیابی نبودهای محتوایی 3-تحلیل رقبا 4-تحلیل شرایط بیرونی و درونی