استراتژی یعنی چی؟
استراتژی یعنی انتخاب گزینهای از بین گزینههای موجود و البته انتخاب گزینههایی که نباید سمتشان برویم و اجرایشان کنیم.
مروری بر جلسه قبل (آشنایی با ایمیل و سنجههای ایمیل مارکتینگ)
جلسه قبل نگاهمان این بود که چه کارهای باید انجام شود و در چه شرایطی میتوانیم ایمیل را انتخاب کنیم. به تعریف بازاریابی دیجیتال گریزی زدیم و انتخاب و استفادۀ هوشمندانه از ابزارهای موجود در فضای دیجیتال را بیان کردیم. این انتخاب براساس چه مبنای انجام میشود. دو سه مدل را هم مثال زدیم. مثلاً دربارۀ تعریف آقای روستا از بازاریابی، ایمیل را در بخش بازارداری و بازاریابی مثال زدیم. اگر در فضای دیجیتال، هدفتان جذب مشتری است و فعلاً در نگه داشتن مشتری کاری انجام نمیدهید یا اگر کلاً محصولتان یکبارمصرف است، احتمالاً ایمیل برای شما جواب نمیدهد، چون ایمیل در فرآیندهای بازارداری بهتر جواب میدهد.
بعد در مورد مدل دیگری صحبت کردیم. مدلی که براساس رفتار مصرفکننده میتوانیم تشخیص بدهیم که آیا مصرفکننده ما از ایمیل استفاده میکند یا نه. اگر استفاده میکند که خب ایمیل مارکتینگ راهحل خوبی است. ایمیل مارکتینگ خوب است اما در یک سری حوزهها مصرفکننده نهایی یا End User ما ایمیل را باز نمیکند که در این شرایط گفتیم مدل دیگری داریم: مدل تحلیل اینفلوئنسرها.
اینفلوئنسرها را به چهار دسته تقسیم کردیم و دربارهشان صحبت کردیم. درباره وزن ایمیل مارکتینگ در B2B گفتیم، اینکه وزن ایمیل مارکتینگ در آن خیلی پررنگتر و سنگینتر از B2C است. در B2C شما حداقل به یک لیست پروپیمان از مخاطبان احتیاج دارید. در B2B شاید حتی با ده ایمیل نیز بتوان کار را به سرانجام رساند و به سودآوری رسید. اما در B2C گفتیم که معمولاً در بهترین شرایط Open Rate ده بیست درصدی داریم و Click Rate دو سه درصدی، که اگر شرایط خیلی خوب باشد به پنج درصد میرسد.
گاهی با یک لیست 500 نفره هم در B2C موفق هستیم، مثلاً در زمانی که Instinct و Expert را تارگت میکنیم تا ایمیلهای ما را نگاه کنند و بررسی کنند و بعد به مخاطبان خودشان در حوزه B2C اطلاع دهند. در کسبوکارهای B2C حداقل باید یک لیست ده هزار نفری داشته باشیم، اما در برخی از کسبوکارها ممکن است که با 5 هزار نفر هم بتوان فعالیت کرد. اگر مبنای کارتان مدل اینفلوئنسر است با دویست سیصد نفر هم میتوانید ایمیل مارکتینگ انجام دهید.
در جلسات قبلی، درباره ESP یا Email Service Provider نیز صحبت کردیم. برخی آن را EMS مینامند، اما من معمولاً EPS میگویم. Email Service Provider یا Email Marketing Software که هر دو عبارت درست است.
اینها یک سری ویژگی دارند همچون Contact Managment که با استفاده از آن، میتوانید لیستهای ایمیلتان را مرتب کنید. یا با Can Spam Compliance میتوانید شکایتهای مربوط به Can Spam را در آن پلتفرمها یا ابزارها بررسی کنید. همچنین با استفاده از Autoresponders فرآیندهای Automation را در بازههای زمانی مشخصی تعریف کنید یا براساس Triggerها، به مخاطبانتان ایمیل ارسال کنید.
در جلسات گذشته از Unsubscription Rate یا Unsubscribe Rate صحبت کردیم، اینکه نرخ مناسب آن چقدر است. گفتیم اگر 50 تا 60 درصد هم Unsubscribe کنند چیز عجیبی نیست اما ما معمولاً در B2C سعی میکنیم زیر یک درصد نگهش داریم و اگر بالای یک درصد شد باید دلایلش را بررسی کنیم. درباره B2B صحبت کردیم و گفتیم که Unsubscribe Rate حتی یک دهم درصد هم مهم است و اگر یک نفر هم از لیست ما خارج شد باید دلیلش را تحلیل کنیم.
در مورد Complaint Rate توضیحاتی دادیم و گفتیم که نرخ افرادی است که از ما شکایت میکنند.
درباره Bounce و Hard Bounce و Soft Bounce توضیحاتی دادیم. اغلب سرویسهای ایمیل یا ESPها یا ابزارهای ایمیل مارکتینگ یا EMSها روی دو سنجه حساس است:
اول، Hard Bounce که اگر بیش از یک یا دو درصد باشد، جلوی استفاده شما از ابزارها را میگیرد و همینطور Complaint Rate که اگر نرخ شکایتهایی که از شما شده بیش از یک درصد باشد، معمولاً پنل شما را مسدود میکند و از شما Evidence میخواهد (در حقیقت باید به آنها ثابت کنید که لیست ایمیلتان را از کجا آوردهاید).
پرسش و پاسخ شرکتکنندگان دوره
رابعه بابایی
برای دریافت ایمیل شما روشهایی را توضیح دادید سوال من این هست ما یک پلتفرم داریم که از ابتدا ایمیل اجباری نبود برای ثبت نام الان اگر از هیچ یک از روش ها شما انتخاب نکنم و کاربر رو مجبور کنم پروفایل خودش رو کامل کنه تا بتونه از پلتفرم استفاده کنه کار اشتباهی هست؟
پرسش مجید بهنام فرد
سلام چطور ی می تونیم کسب و کار ها را تحلیل کنیم که آیا این کسب و کار نیازمند ایمیل مارکتینگ هست یا خیر؟
خلاصه موضوعات ویدئو
تفاوت EMS و ESP
EMS مخفف Email Marketing Software و ESP مخفف Email Service Provider است و هردو برای سرویسهای ارائه دهنده خدمات ارسال ایمیل انبوه استفاده میشوند.
میزان Unsubscribe Rate در ایمیلهای بازاریابی
برای ایمیلهای بازاریابی این عدد تا 50درصد هم قابل پیشبینی است اما بهصورت معمول و معقول برای ایمیلهای B2B تا 0.1درصد و برای B2C تا 1درصد مناسب است اما دلایل باید بررسی شود.