یه تیر و دو نشون!
سال 1404، می تونه سال تغییر بزرگ برای تو باشه، اگه دیجیتال مارکتینگ رو بلد باشی!
همین الان، دوره mydmc رو با 50 درصد تخفیف بخر و علاوه بر استفاده از mydmc به دوره جدید که آخر بهار 1404 منتشر میشه هم دسترسی کامل داشته باش.
یعنی یه دوره میخری و به 2 دوره کامل دیجیتال مارکتینگ
دسترسی داری. کد تخفیف: eid404
پرسش و پاسخ دیجیتال مارکتینگ، 11 دی - بخش دوم
سوال 1: ما میخواهیم استارت یک کمپین را تا چند هفته آینده بزنیم، کانالهای تبلیغاتیمون تلویزیون، شبکههای اجتماعی، تبلیغاتی کلیکی و بیلبورد الان میخواهم بدونم چطور بازدید روزانه و یکتا را میشه پیشبینی کرد و اینکه سایتمون وردپرسی هست، منابع را چطور انتخاب کنیم که در زمان اجرای کمپین سایت سرعتش کم نشه و نخوابه و بعد از انتخاب منابع سروری چطوری آن را قبل از اجرای کمپین تست کنیم؟
پاسخ: به نظر من این پرسش، پاسخ درستی نداره. مثلا منظور شما از تلویزیون چیه؟ داخلی یا خارجی؟ کدوم شبکه؟ کدوم برنامه؟ مثلا مجموعهای بود که با دو سه بار نمایش اسم مجموعهاش در زیرنویس برنامه نود، در همون مدت حدود نیمساعت نمایش زیرنویس، بیش از سیصدهزار بازدید از سایت گرفته بود.
من دوبار به شبکه ایران کالا که برای حمایت از مصرفکننده داخلی راهاندازی شده، دعوت شدم. علیرغم اینکه فکر میکردم بیننده چندانی نداره و زمان و روز هفته برنامه هم مناسب نبود، اما در همان 10-15 دقیقه برنامه، حدود 500 ورودی گرفتیم و 40-30 پیام ثبتنام پرداختی داشتیم.
در رادیو فرهنگ یک بار سایت خودم رو در برنامهای معرفی کردم که در ساعت ده شب، سایت 3000 ورودی همزمان گرفت و Down شد، که برای من قابل باور نبود.
این موضوع نسبت به نوع برنامه، محصول، شیوه تبلیغ و پروموشنی که ارائه میدین، متفاوته. اما اگر کمپین تبلیغاتی Wide هست و در شبکههای تلوزیونی، شبکههای اجتماعی و تبلیغات کلیکی اجرا میشه، پیشنهاد من استفاده از Cloud هست. البته باید با سرور هم، زمان شروع کمپین را هماهنگ کنین و همه شیوهها را هم همزمان اجرا نکنین و قدم به قدم پیش برید. مثلا اول بیلبورد، روز بعد تلویزیون، روز بعدش اینفلوئنسرها و روز بعدش تبلیغات بنری. در این صورت میتونین بار سرور را بررسی کنین و در صورت نیاز به منابع بیشتر از سرور درخواست کنین تا منابع بیشتری به شما اختصاص بدن.
سوال 2: من تا الان هشت جلسه رو دیدم و سوالم درباره محتوا و بلاگ هست. من مسئول محتوای یک استارتاپ هستم و چالشی که دارم بررسی کپی بودن یا نبودن محتواهای نویسندههای دورکار هست. میخواستم بدونم آیا روشی برای بررسی این موضوع وجود داره یا باید با جستجوی همون کلید واژه و از طریق بررسی دستی این کار رو کرد؟ و مورد دوم اینکه اگر محتوای کپی منتشر بشه، از طریق گوگل یا ابزار دیگهای میشه فهمید که محتوامون کپی بوده؟ (حالا ممکنه کل متن کپی باشه یا مثلا هر بخش از متن از یه جایی کپی شده باشه) اگر هم در درسهای آینده جایی هست که به این نکات اشاره کردید، ممنون میشم بفرمایید تا بهش مراجعه کنم.
پاسخ: تو زبان انگلیسی ابزارهایی هست که محتوا رو میگیرن و میگردن ببینن که کپی هست یا نه، هم الان هم در آینده، البته پولی هم هستن. من تو زبان فارسی چنین چیزی ندیدم. خودم مجبور هستم یه بخشهایی از متن را بگیرم و تو گوگل کپی پیست کنم و سرچ کنم، اگه مشابه باشه، بررسی دقیق میکنم. خیلی وقتها به ما گفته بودن مطلب تولیدی یا تالیفی هست و بعدا فهمیدیم که ترجمه است. یعنی با این روش، همون اول هم نمیشه فهمید. هرچند با همون ابزارهایی که برای انگلیسی بود، هم نمیشه تشخیص داد. بالاخره میتونن سرت رو کلاه بذارن. بهتره با نویسندههای سالم، خوشنام و دارای اخلاق حرفهای کار حرفهای کار کنین. فعلا تنها راهی که به ذهن من میرسه، همینه.
برای بخش دوم سوال، یک راهی هست که بفهمید محتوا کپی بوده. اینکه وقتی سرچ میکنی ببینی یه سایت دیگه با همون کلمات بالا میاد. اما خیلی روش دقیقی نداره. یک روشی که معمولا خودم استفاده میکنم، اینه: به هرحال یک تعداد کلمه کلیدی Keyword داریم که معمولا استفاده میکنیم. من اینها را در Google Alert اضافه کردم. مثلا در تیزلند این کلمات هستن: تیزهوشان، آزمون تیزهوشان، امتحان، نمونه سئوال، اسم وزیر و چندتا از معاونتهای اصلی وزارت آموزشوپرورش، حدود 70-60 تا کلمه کلیدی هست که روشون Alert گذاشتم. هر وقت جایی استفاده بشن و ایمیل واسم بیاد، میفهمم که تو سایت دیگهای هم هست. میرم چک میکنم اول ما استفاده کردیم یا اون سایتها. از این راه تا یه حدی را میتونیم تشخیص بدیم. بیشتر از این را من دیگه بلد نیستم و نمیدونم.
برای بخش سوم سؤال، در مورد کپیها دیگه جایی توضیح ندادیم. بعدا در سئو یه مقدار در مورد کپی میگیم. البته بحث Content Curation را مطرح کردیم که در جلسات آتی بهشون میرسیم.
سوال 3: معمولا بخشی از فعالیتهای سئو بهصورت دورکاری انجام میشه مثلا تولید محتوا را برونسپاری میکنیم یا بخش تکنیکال را به تیم فنی میسپاریم. نحوه مدیریت این فعالیتها بر اساس تجربیات شما چگونه است؟ به بیان دیگر شما چگونه این فعالیتها را مدیریت میکنید و هر بخش کار را به تیم یا فرد مناسب واگذار میکنید؟ قبلا در فایل آموزشی A-method اشاره کوتاهی به موضوع داشتید من میخواستم خواهش کنم براساس تجربیات جدید و به تفصیل موضوع را بیان کنید.
پاسخ: لطفا صبر کن، قرار هست که امروز که این وبینار برگزار شده Linear و ماتریس را در سئو ببینید و جلسه بعدیاش به A-method میرسین. در جلسات بعدی که اگه اشتباه نکنم، میشه 42-41 به این سؤال میرسیم و دوباره سؤالت را بپرس.
سوال 4: یادم هست که در وبینارها و لایوهای مختلفی که ازتون میدیدم همیشه میگفتید اگر موجودی محصولات کمه (مثلا یک پارت جنس وارد کردیم) اینجا دیگر جای فرآیندهای زمانبری مثل کانتنت مارکتینگ نیست. بروید با گوگل ادز همه رو بفروشید و خودتون رو خلاص کنید. حالا سوالی که برای من پیش اومده اینه که از کجا معلوم گوگل ادز بهینهترین کانال برای فروش محصولات باشه؟ (حتی با فرض اینکه سرچ داشته باشه) از طرف دیگه با توجه به اینکه نرخ ارز خیلی بالا رفته آیا استفاده از ادنتورکهای داخلی گزینه بهتری نیست؟ فرض کنید اینقدری هم حاشیه سود خوبی نداریم که بتونیم همه کانالها رو تست و بررسی کنیم. در این شرایط باید چه کرد؟
پاسخ: من توصیه صریح به استفاده از Google Ads نداشتم. گفتم اگر Potential customer دارید و 90درصد احتمال فروش محصولی که یک پارت بیشتر از آن رو ندارید هم از گوگل میاد، سئو کردن هم زمان زیادی میبره، پس از گوگل ادز استفاده کنین. اگر نخواستین از گوگل ادز استفاده کنید و یک پارت محصول هم بیشتر ندارین، تو دیجیکالا بفروشین. اگر قرارداد فروش طولانی دارین و پر کردنش زمانبره و جواز کسب نیاز دارین، یک فروشگاه اینترنتی کم هزینه و ساده با سایتسازها مثل شاپفا، سازیتو یا پورتال یا با با وردپرس بزنین. اینماد هم بگیرین و با یک هزینه حداقلی از طریق ترب و ایمالز فروشتان را شروع کنین. یا در دیوار محصولتون رو بفروشین. ما یک مشتری داشتیم که یک محصول شارژر چندکاره گرون قیمت داشت و درخواست ایجاد وبسایت داشت، من توصیه کردم که تو دیوار و شیپور و دیجیکالا بفروشه و تونست از این طریق، در عرض یکی دو هفته با قیمت بالاتری از فروشگاههای فیزیکی همه محصولاتش رو بفروشه. طبق این الگو که دید میتونه کالاش رو بفروشه؛ کالاهای دیگری هم وارد کرد و الان یک فروشگاه الکترونیک عمدهفروشی قطعات دیجیتال داره که بر اساس شناختی که از فروشگاههای فیزیکی داره، فقط فروش عمده داره و موفق هم هست. الزامی نیست که حتما با گوگلادز کار کنین. ممکنه که شیپور، دیوار، دیجیکالا، ترب، ایمالز، اینفلوئنسر مارکتینگ، اینستاگرام، فروشگاهساز یا حتی وایرال شدن هم همونکار رو برای شما انجام بدن.
اگر محصول شما تولید یا فروشش ادامهدار و دائمیه و یکباره نیست، Content marketing و سئو براش انجام بدید تا بالا بیاد. اگر هم یک پارت محصول دارید، احتمالا گذاشتن وقت طولانی برای سئو براتون صرفه نداشته باشه. البته نکته مهم این روش، Potential customer هست، اگر مشتری بالقوه دارین اینکار را انجام بدین.
حالا چرا ایمالز و ترب؟ چون تعدادی از مشتریان بالقوه شما میرن تو دیوار جستجو میکنن یا در گوگل Search میکنن که ترب و ایمالز خودشون سئوی خوبی دارند و در نتایج بالا میآد. اگه فروشگاه هم بزنین و به ترب وصل کنین، همینطوری بالا میآد. بسته به نوع محصولی که دارین، کوپن، تخفیفان، دیجیکالا، تیمچه که مجموعه لندو راه انداخته هم میتونن جزو انتخابهای شما باشن.
سوال 5: یک سوال اخلاقی در بازاریابی برام پیش اومده که گفتم شاید اینجا مطرحش کنم بهتر باشه. فرض کنید ما یک مقدار محصول داریم توی انبار داریم که برای خرید قبل هستش. روی همشون هم قیمت مصرف کننده درج شده. اما در حال حاضر قیمتشون خیلی بالا رفته. حالا به نظرتون کار درستیه برای رسوندن این پیام به مخاطب که قیمت من خیلی ارزونتره بیاییم در سایت قیمت روز رو بزنیم و بعد با نمایش تخفیف روش خط بزنیم و همون قیمت مصرف کننده رو درج کنیم؟ آیا این کار اخلاقیه؟ از نظر قانونی چطور؟
پاسخ: از نظر قانونی بسته به نوع حوزه متفاوته. مثلا در حوزه کتاب، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به ناظر این اجازه را میده که اگر کتابش فرضا تا 3 سال دیگه فروش نرفت، قیمت جدیدی رو با لیبل روی کتاب بزنه. قیمت که تو خود کتاب که در شناسنامه کتاب یا پشت جلد درج میشه، گرچه معمول و مرسومه اما الزامی نیست. اما ناشرانی هم داریم مثلا در حوزه کمکآموزشی که قیمت را به جای پشت جلد در صفحه اول درج میکنن و اگر در زمان مشخص کتابها فروش نرفت، صفحه جدیدی با قیمت جدید روی صفحه قبلی به اصطلاح «لت» میزنن یا اصلا از اول قیمت را با لیبل مشخص میکنن که راحت بتونند تغییر بدن.
برخی محصولات هم هست که قیمت مشخصی ندارن. مثلا یک لپتاپی را میخواستم پاییز 98 بخرم که با تجهیزاتش حدود 12 میلیون میشد که نخریدم. تا شب عید که دوره آنلاین شروع شد و تصمیم قطعی گرفتم برای خرید، با جو روانی پیش آمده به خاطر کرونا، قیمت لپتاپ با تجهیزاتش به 20 میلیون رسید. تصمیم گرفتم تو تعطیلات نوروز که بازار به ثبات رسیده باشه، خرید کنم که باز به خاطر کرونا، بازار و واردات با وقفه مواجه شد. خلاصه اینکه تا اردیبهشت برای این خرید حدود 46-45 میلیون پرداخت کردم. این لپتاپ رو به خاطر ویژگیهای خاصش برای ضبط دوره استفاده میکنم که خروجی با کیفیت بسیار خوبی هم میده. شاید فردی که لپتاپ را ازش خریدیم. همون 8 میلیون خریده و به ما این قیمت داده، من حس بدی نسبت به فروشنده این محصول ندارم که کلاه سر من گذاشته باشه. به هرحال قیمت روز این محصول تو اون زمان این بوده. ماهیت برخی کالاها مثل لپتاپ و ملک و ... اینگونه اقتضا میکنه که براشون قیمت روز تعیین میشه.
مثلا این صندلی را در نظر بگیرین، ممکنه یک نفر این صندلی را خریده یک میلیون تومان، الان قیمت صندلی شده دو میلیون. باید صندلی را چقدر بفروشد؟ بعضیها اعتقاد دارند که اگه طرف بخواد امروز صندلی را بخرد باید یک میلیون و هشتصد پول بده. بعضیهای دیگر هم میگن یکی دو ماه پیش صندلی را یک میلیون خریده و حالا هم باید به همان نسبت افزایش قیمت بده. در حقیقت من آدم مناسبی برای پاسخ به این سؤال نیستم. با اینکه دلایل گروه دوم را منطقی میدونم ولی احتمالا به همان قیمت روز میفروشم و میخرم. البته من فقط فروشنده کتاب هستم که این دردسرها را ندارد و خیلی به ندرت، معمولا سالی یکبار خود ناشر قیمت را تغییر میده. مثلا ما کتاب «خون نحس» را که در نشر برآیند چاپ کردیم، حساب کردیم که 2000 تا فروش داشته باشیم. چند روز بعد که نزدیک عید هم بود، چاپخانه از ما خواست که برویم و زینکها را ببریم و ما با توجه به دردسری که بردن و آوردن زینکها و احتمال افزایش قیمت کاغذ داشت، تصمیم گرفتیم چاپ دوم رو همان موقع بزنیم. قیمت چاپ اول و دوم هم یکسانه و هنوز هم در سایت ketab.market با همان قیمت 59500 فروش میره. با اینکه اگر بخوایم چاپ مجدد داشته باشیم قیمت 90000-85000 خواهد بود. آیا حق داریم کتاب رو با این قیمت بفروشیم بله، آیا درسته، بله. اما تصمیم شخصی من این بوده که علیرغم اینکه ضرر مالی داره، کتاب را با همان قیمتی که چاپ شده بفروشم. برای کتاب که یک محصول فرهنگی است ترجیح میدم به این روش و طبق یکسری اصول عمل کنم.
تصمیمگیریها همیشه هم کاملا منطقی و حسابشده نیستن. گاهی مبتنی بر برند، احساس، آینده نگری یا مشتری هستن.
سوال 6: من یک مطلبی رو در سایتم نوشته بودم که این را به عنوان پیلار انتخاب و در آن 34 کاربرد پشم سنگ را درج کرده ام که تیترهای H2 و H3 اونها رو برای مطابقت با درس این هفتهمون در مورد کلاستر و پیلار تغییر دادم و تعدادی هم پاراگراف اضافه کردم سوال من اینه، آیا این تیترها و پاراگرافهایی که تغییر دادم در سئو این صفحه ایرادی خواهد کرد یا نه؟
2-6: من یک پیلار در مورد حوزه کاریام نوشته ام چند تا از مطالب سایتم را به عنوان کلاستر که آنها را قبلا نوشته بودم انتخاب کردهام و اینها را قبلا را با انکرتکست خاصی به صفحهای و مطلب دیگری از سایتم لینک دادهام. بنابه نظر بعضی از سئوکاران نباید یک لینک را به دو صفحه یا دو مورد دیگر لینک بدهیم.
آیا الان که میخواهم صفحات کلاستر را به پیلار جدیدم لینک بدهم اشکالی در سئو این صفحات کلاستر خواهد کرد. با توجه به اینکه در حین تدریس فرمودید لینک از کلاستر به پیلار و بالعکس اشکالی ندارد لطفا در مورد سوالم راهنمایی کنید.
پاسخ: اول اینکه لطفا سؤال مرتبط با یک ویدئو را زیر همان ویدئو بپرسین. وبینارها و لایوها مختص سؤالاتی در حوزه کسبوکار آنلاین هستن و مربوط به ویدئوی خاصی نیستن. این سؤال شما دقیقا مرتبط با ویدئوی Pillar Content و Cluster هست. لطفا اینطور سؤالات را زیر همان ویدئو بگذارید تا پاسخ صوتی بگذارم و کسی که ویدئو رو میبینه، پرسشوپاسخها رو هم ببینه.
سوال 7: من تا اینجا دوره رو که دیدم شما به صورت پراکنده از استراتژی گفتید، خودمم زیاد تو اینترنت سرچ زدم ولی واقعیتش به چیز دندون گیری که بتونم در عمل پیاده سازیش کنم نرسیدم. سوال اصلیم اینه که چطور میتونم استراتژی ورود به بازار و در کل استراتژی کسب و کارم رو تدوین و بررسی کنم؟ چه پارامترهایی رو باید اندازه گیری کنم؟ از چه ابزارهایی باید استفاده کنم و چه سنجههایی وجود داره که میتونم استراتژی خودمو باهاش محک بزنم و آزمایشش کنم که بفهمم خوبه یا بد؟ ممنون میشم کتاب خوبی در این زمینه معرفی کنید.
پاسخ: من یک مجموعه فایل صوتی 26 ساعته تحت عنوان «استراتژیهای ورود به بازار» دارم. یک مجموعه کتاب هم در این زمینه معرفی کردم. یک مجموعه وبینار هم داشتیم. به قول معروف هرچه در توان داشتیم رو در اختیارتون گذاشتیم. اگر با اینها کارتون راه نمیافته باید یک دوره MBA در مدیریت استراتژیک بگذرونید تا به صورت علمی و اصولی و عمیق آموزش ببینین. همچنین داشتن مطالعات کافی. شما چند کتاب استراتژی خوندین؟ خودم 5-4 کتاب استراتژی خونده بودم و چیز زیادی متوجه نشده بودم بعدها از اشاراتی که آقای چشمه جان داشتند، متوجه شدم. یا وقتی آقای حکیمزاده در مورد لایههای استراتژی صحبت میکردن، به تدریج مسئله برام باز شد. یک سال بود که در این زمینه مطالعه داشتم و بعد به تدریج به درک کامل رسیدم. اینکه بخواید در یک ماه که در این دوره شرکت کردین، به درک کامل برسین، انتظار بیجایی هست. به نظرم، من منابع کافی را برای فهم اولیه دادم. پیدا کردن راهکارهای اجرایی برای تدوین استراتژی، به مطالعه عمیقتر و تجربه نیاز داره. یک فرد 18 سالهای در اینستاگرام به من پیام داد که میخوام کسبوکار داشته باشم و این استراتژی رو دارم. بهش گفتم از سن خودت زودتر و بهتر صحبت میکنی اما در این حوزهای که میگی به خاطر این پیچیدگیها نباید فلان کارها رو انجام دهی. اما اصرار داشت که حتما انجام بده. گفتم اگر واقعا میخوای انجام بدی، این مطالعات رو داشته باش و انجام بده. میخوام بگم یک آدم 18 ساله هم میتونه، اما اگر من باشم میگم اول برو مطالعه کن، چندسالی در کسبوکارهای دیگه کسب تجربه کن و محیط عملیاتی را ببین و بعد برو دنبال استراتژی برای کسبوکار خودت.
سوال 8: من تا الان نمیدونستم مارکتینگ اتومیشن آل این وان وجود داره و خیلی برام جالب بود و اینکه من به همچین اتومیشنی احتیاج دارم. البته مشتریان من تلفنی هستند و عملا فقط پیامک بردم میخورم آیا اتومیشن ایرانی که بر پایه پیامکی باشه و به خوبی وب اینگیج باشه پیدا میشه؟
پاسخ: من ندیدم و نمیشناسم. اتفاقا در زمان ضبط این ویدئو داریم روی اتومیشن تیزلند کار میکنیم. تیزلند یک اتومیشن حداقلی بر اساس پیامک و ایمیل داره که به مخاطب بعد از سه روز پیامک میده. بعد میخواد که بره علاقمندیهاش رو مشخص کنه و اتومیشن انجام بشه. اگر پیغامی داد ردگیریاش کنه و در Funnel بذاره. من محصول مشابهی برای فروش ندیدم و به همین علت خودمون این فرایند رو اجرا میکنیم. اما کسانی که با Microsoft Dynamin CRM کار میکنن، معمولا یکی از کارهایی که انجام میدن، اتومیشن هست. با اونها تماس بگیرید، شاید راهکارهایی براتون داشته باشن.
سوال 9: میخواستم اگر بشه یکم در مورد کسب وکارهایی مثل فروش لباس زیر زنانه و ... صحبت کنید که چجوری میتونن از دیجیتال مارکتینگ برای رونق کسب وکارشون کمک بگیرن. الان یک پیج فروش لباس زیر زنانه فانتزی که در اینستاگرام فروش قابل توجهی رو داره چجوری میتونه وبسایتشو مدیریت کنه که بتونه فروشش رو بیشتر کنه؟
چون فروش لباس زیر فانتزی معمولا تصویری و احساسی هست کسی سرچ نمیکنه که بهش برسه واسه همین یکی از بهترین ورودیهام اینستاگرام هست، ولی تصاویری ک داخل اینستاگرام گذاشته میشه همگی منشوری هست و نمیشه داخل وبسایت گذاشته بشن (اگر عکس از خود لباسها گذاشته بشه احتمال خرید به شدت پایین میاد)
بخش دوم سوال: برای این کسب و کار چه راههای تبلیغاتی ای رو میتونید پیشنهاد بدین؟
میخوام بدونم چه توصیهای به اینجور کسب و کارها میکنید میدونم که مثال هایی از این دست کسب و کارها رو شما در ذهنتون میشناسید. پیج رو هم بخوام معرفی کنم @banowear_ هست (لطفا پیج ذکر نشه) فقط جهت آشنایی جناب طالبی عرض کردم.البته پیج قبلی دیسیبل شد و با این یکی تازه شروع کردیم و مشتری قبلی داریم.
پاسخ: در خارج از ایران راهکار سادهای هست. مدل لباسها را میپوشد و عکس و فیلم میگیرن و تو سایت میگذارن. در ایران در اینستاگرام میگذاریم اما احتمالا تو سایت نشه. دو تا راهکار وجود دارد. یکیاش استفاده از مانکن یا تصویر خود لباسه که خودتون اشاره کردین و راهکار دیگهای که خیلیها استفاده میکنند، VIP کردن سایت است. بدین صورت که از طریق اینستاگرام مشتری را جذب میکنین، از سئو هم به دلیلی که خودتون گفتید، صرفنظر میکنین. در اینستاگرام پیام که داد، نام و شماره موبایل مشتری را میگیرین و در سایت براش اکانت میسازین. بعد از مشتری بخواین که با کد تایید پیامکی وارد سایت بشه و پس از اون میتونه کالاها را در یک فضای شخصی و خصوصی ببینه. ما یک مشتری مزوندار داریم که صفحه اول سایت فقط یک فرم لاگین دارد و با زدن فراموشی رمزعبور میتونه کد تایید پیامکی دریافت کنه و وارد بشه و کالاها را ببینه. وقتی این فضا، عمومی نباشه دیگه اون مشکلات رو نداره. شما قبلا از اینکه یک نفر مشتری واقعیه با راهکارهایی مطمئن میشین و بعد در لایهای پنهان و فضای Behind password کالا را نمایش میدین. به جز این راهکارهای دیگه، تصاویر کالا باید مشخصات خاصی داشته باشه تا به مشکلاتی که خودتون گفتین برنخورید و کاهش فروش نداشته باشین.
پاسخ بخش دوم: بهترین راه همانطور که خودتون اشاره کردین، اینستاگرام و اینفلوئنسرها هستن. اینفلوئنسرها تبلیغ کنن و مخاطب را به پیج شما بیارن و بعد با راهکاری که در سئوال قبل گفتم، اونها را Convert کرده و به سایت بفرستین. بعد در سایت روی CRM کار کنین، دیتابیس دارید و خرید هم همینجا انجام میشه. اما مشکلی که ما هم در مثالی که زدم، داشتیم با اینماد بود. مجبور شدیم یکسری کالای عمومی مثل روسری در صفحه اول برای فروش بگذاریم تا نشون دهیم که کالایی برای فروش داریم و بعد لاگین کالاهای خاص را نمایش بدیم. در نظر داشته باشین که با یک صفحه خالی و فرم لاگین به شما اینماد نمیدن. باید چندتا از محصولات فرضی رو بفروشید و اینماد رو بگیرید و بعد محصولات اصلی را در Behind password نمایش بدین و بفروشین.
قبلا گفتم که وبینار به دلایل فنی از دست رفت و مجبور به ضبط استیدیویی شدیم. شاید بعضی از شما این مدل رو بیشتر بپسندین، اما من ترجیح میدم در وبینار شما را ببینم، شما را بالا بیاورم و باهاتون صحبت کنم. بعضی درخواست کردین که بیشتر وبینار داشته باشیم، مثلا هفتهای دوبار، اما من فرصت کافی ندارم. بعضی خواستید که فقط وبینار داشته باشیم و لایو اینستاگرامی حذف بشه. وبینار خصوصیه، اما لایو یک مقدار Promotional هم هست، افراد دیگری هم میآن که سئوالاتی دارند و خود شما به آنها جواب میدین و به طورکلی ماهیتشون با هم فرق میکنه. من ترجیح میدم که همین ترتیب یک لایو، یک وبینار رو داشته باشیم. اینکه وبینارها تا کی ادامه دارد؟ تا زمانی که اکانت شما اعتبار داره. اکانت شما تا کی اعتبار داره؟ برای همه افرادی که دوره کامل رو میگیرن، 500 روز و حدود یک سال و نیم در نظر گرفته شده. آیا پس از اون میتونیم در لایوها شرکت کنیم و سئوال کنیم؟ بله، یک هزینه جزئی 600-500 هزار تومان پرداخت میکنین و دسترسی شما یک سال دیگر تمدید میشه و میتونین در وبینارها و لایوهای جدید به طور رایگان شرکت کنین و سؤالاتتون را بپرسین.
ضمنا میخوام خواهش کنم دوره را به دیگران معرفی کنین. هرچی تعداد شرکتکنندگان دوره بیشتر باشه، ما انرژی و انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر داریم و اگر روشها و ابزارهای جدیدی هم باشه؛ اجرایی میکنیم.
ممنون که در شبکههای اجتماعی نظر خودتون در مورد دوره را با دیگران به اشتراک میگذارین.
پرسش و پاسخ شرکتکنندگان دوره
پرسش جواد تقوی
در دقیقه 19 همین ویدیو در پاسخ به پرسش آقای عراقی گفتید کتاب دردسرش کمتره چون قیمت هاش سالی یکبار عوض میشه.
فقط خواستم بگم یکی از بحران های کاری من اینه که از وقتی که شروع کردم تا امروز به طور میانگین 3 مرتبه در 15 ماه اخیر قیمت پشت جلد کتاب ها تغییر کرد و آپدیت کردن 2000 جلد کتاب برام واقعا کار سختی هست. می خواستم ببینم شما راهکاری دارید که بشه این مشکل رو هندل کرد ؟ بعضا کتابی بوده که 5 مرتبه تغییر قیمت داشته گرچه کم بوده ولی بهرحال تغییر کرده