تئوری آشوب چیست؟

در دنیای متلاطم و آشوب‌زدۀ امروزی، به‌جای تمرکز بر تصمیم‌گیری بلندمدت، باید تصمیم‌گیری کوتاه‌مدت و انعطاف‌پذیر را مدنظر قرار داد. باید به رویکردهای شهودی و ابتکاری، نسبت به تصمیم‌گیری عقلایی، ارزش و اهمیت بیشتری داده شود. 

این جملات مربوط به تئوری آشوب است. این تئوری از سال 1965 توسط دانشمندی به نام ادوارد لورنز در مطالعات هواشناسی مطرح شده است. به‌عنوان مثال هنگامی که یک پر از ارتفاعی به زمین می‌افتد، هر دفعه با یک الگو به زمین می‌رسد. نظریه آشوب می‌گوید این به‌هم‌ریختگی خوب است و در کل یک نظمی را همراه خودش دارد.

اما در مقابل این نظم، تئوری دیگری وجود دارد به‌عنوان آنتروپی یا بی‌نظمی. این آنتروپی معمولا در بحث‌های شیمیایی استفاده و به آن پرداخته می‌شود و در معقوله ژئوپلتیکی توسط سایل بی‌کوهن مطرح شده است. به عقیده این شخص هر چه سیستم ژئوپلتیکی بسته‌تر باشد آنتروپی یا همان بی‌نظمی افزایش و توانایی آن کاهش پیدا می‌کند و رو به نابودی می‌رود. در درون بی‌نظمی الگویی از نظم وجود دارد که به‌طور شگفت‌انگیزی زیبا است.

اهمیت داشتن نظم و برنامه برای راه‌اندازی فروشگاه اینترنتی

اگر قصد راه‌اندازی فروشگاه اینترنتی را دارید یا قرار است که مدیر محتوای یک فروشگاه اینترنتی باشید باید حواستان باشد به‌عنوان شعبۀ جدید آن کسب‌وکار نگاهش کنید. باید حواستان به ویترین و مسیر رفت‌وآمد مخاطب باشد. ارائه محصول به شکل درست و با اطلاعات کامل و داشتن کارشناس فروشی که به مخاطب در صورت نیاز پاسخگو باشد، مهم و تاثیرگذار است. اگر نظم نداشته باشید، همه چیز را به بعد موکول کنید و برای هر بخش برنامه‌ای برای مخاطب نداشته باشید به مشکل می‌خورید. باید برای دسته‌بندی‌ها تحقیق کلمات کلیدی انجام دهید. گپ‌های محتوایی را استخراج و هدف‌گذاری کنید. پیلار و کلاستر‌ها و جایی که بازدیدکننده به لید تبدیل می‌شود مشخص باشد.

کتابخانه‌ای را در نظر بگیرید که آشفته‌ است و هیچ نظمی در چیدمان کتاب‌ها نیست. همه چیز درهم و به‌هم‌ریخته است. اگر شخصی وارد این کتابخانه شود و درخواست کتاب کند، پیدا کردن کتاب مورد نظرش بسیار سخت و زمان‌بر است. در فروشگاه اینترنتی هم باید نظم ایجاد کنید تا نظر مخاطب و ابزارهای جست‌وجو را جلب کنید.

هنگامی که حرفی از محتوا می‌شود هر چیزی که قابلیت ارتباط برقرار کردن با مخاطب را دارد، باید مد نظر قرار بگیرد مانند رنگ، کلمه، حرف، عکس، ویدئو، باکس، پیامک و ایمیل. هر کجا که به واسطه آن با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنیم، جزئی از مسئولیت ما به‌عنوان کسی است که کار محتوا را انجام می‌دهد. در این موارد باید بدانیم چه اتفاقی در کجا رخ می‌دهد، اگر پیامک یا ایمیل برای مخاطب ارسال می‌شود و یا در سبد خرید، کاربر چه پیغامی می‌بیند و یا چه پیامی به نمایش در می‌آید.

قبل از شروع کار محتوا باید چه مواردی را بدانیم

هویت بصری چیست؟ آیا برند بوک وجود دارد؟ هویت بصری و لوگو باید کامل مشخص باشد و بعد از آن باید صفحه خانه طراحی شود. بعد از طراحی صفحه خانه محصولاتی که در صفحه قرار دارند باید مشخص باشند و اینکه نمایش موبایلی به چه صورت است؟ چه کپی رایت‌هایی به کار رفته، چه تصاویری در کجا درج شده و چه جرقه‌ای را به ذهن مخاطب می‌زند. دسترسی به دسته‌بندی‌ها چگونه است و برچسب‌ها چه جایگاهی دارند؟ اگر مخاطب به دنبال خرید یک محصول با تخفیف است در کجا می‌تواند آن را پیدا کند؟ راهنمای خرید و یا استفاده و راهنمای اندازه در کدام قسمت سایت قرار دارد؟ اگر مقاله و یا وبلاگی وجود دارد در کدام قسمت سایت است و همچنین نشانی آن در صفحه اول باشد. باید بدانیم که فوتر در صفحه باید یک مرجع برای دسترسی سریع به همه چیز باشد.

در ادامه نیز دربارۀ کلمه کلیدی هدف، صفحه محصول، لندینگ‌ها، صفحات ثابت، سوالات متداول، دربارۀ ما و بلاگ صحبت خواهیم کرد.