پرسش و پاسخ 11 شهریور 1400
سوال 1: در حال راهاندازی یک سایت فروشگاهی با قابلیت 4000 محصول هستیم. تعداد ورودیهای سایت در روز را هم بر اساس بیزینسپلن برای شروع 300 نفر در نظر گرفتهایم. با توجه به اتفاقات اخیر آیا هاست خارجی به صلاح است؟ اگر هست از کجا و با چه پهنای باندی تهیه شود و اگر به صلاح نیست و ایرانی دریافت کنیم از کجا و چگونه؟
پاسخ: اگه 300 نفر در روز هست و همه هم باهم نمیان، هر هاستی میتونه 300 نفر رو جواب بده. ما توی اعداد بالای 1000 و در بعضی هاستهای اشتراکی به مشکل میخوریم. توصیه میکنیم که بالای 5000 هزار رو، به سمت VPS یا سرورهای کلود بروند.در مورد هاستهای ایرانی ما اصولا هاست خوب نداریم. مهمه که ببینید پشتیبانی هاست به چه صورتیه. بهصورت کلی من میگم به هیچ هاستی چه ایرانی و چه خارجی اعتماد نکنین و حتما بکآپ لوکال بگیرین تا خیالتون راحت باشه که اگه اتفاقی افتاد دسترسی داشته باشین.
سوال 2: یکسری از اساتید و مدرسین حوزههای کسبوکار، تحقیقات و آمارهایی را ارائه میدهند که با جستوجوی گوگل نمیتوان آنها را یافت. بهطور مثال اعلام میکنند که تعداد شرکتکنندههای رده سنی 10 تا 15 سال در بلک فرایدی به میزان سال گذشته 20درصد افزایش داشته یا تحقیقات نشان میدهد که در ماه ژانویه 2021 در حدود 20درصد از مخاطبین حوزه کسبوکار آفلاین در ونکوور کانادا، به شبکههای اجتماعی توییتر مراجعه کردند و ... . این تحقیقات و آمارهای دقیق و بهروز از چه درگاههایی در فضای مجازی تامین میشود؟
پاسخ: پرایوت ریپورتها رو داریم که باید براشون پول پرداخت بشه مثل سایت Smart Insights. یه شرکتی هست به اسم نیلسن، من گزارشها رو از مقالات اون دریافت میکنم. یا مثلا تحقیقات آماری که دانشگاهها انجام میدن به دردتون میخورن. تحقیقات بازار هم میتونه اطلاعات خوبی بهتون بده. شرکتهای مختلفی هستن که این تحقیقات رو براتون انجام میدن و هزینه میگیرن.
سوال 3: با توجه به نرخ بالای ROI در فضای اینستاگرام، با وجود طرح صیانت یا نبود آن، چگونه و از چه راههای دیگری میتوان این نرخ را جبران یا افزایش داد؟
پاسخ: اگر ابزاری مثل اینستاگرام رو ازمون بگیرن که چیزی جایگزین اون نمیشه، ما تو هر شرایطی خودمون رو با شرایط تطبیق میدیم مثل همین الان که فیسبوکادز و ... رو نداریم. باید با توجه به شرایط، ابزارهایی در دسترس رو بررسی کنیم.
سوال 4: من در حال مطالعه کتاب مدیریت بازاریابی فیلیپ کاتلر هستم. زمانی که ویدئوی استراتژی چیست هفته 9 رو دیدم که توی اون ویدئو گفتین کتابهای زیادی از استراتژی میخوندین اما در عمل گیج شده بودین که استراتژی واقعا چیه که اونجا یکی از هم دورههاتون بهتون گفته بود که خیلی از مواقع قرار نیست دقیقا از تمام روشها استفاده کنید قراره خوندن این کتاب ها شَم تصمیمگیری استراتژیکت رو قوی کنه.
راستش منم که الان دارم کتاب مدیریت بازاریابی فیلیپ کاتلر رو میخونم یکم به این مشکل برخوردم که نمیدونم باید کتاب رو از بر کنم و قدمبهقدم اینا رو تو بیزینس پیاده کنم یا نه این یک نقشه راه حدودی هست و خیلی جاهاش رو با شَم بازاریابی که پیدا میکنم خودم باید براش تصمیم بگیرم؟ ممنون میشم یکم تجربه تون رو کلا درباره این نوع کتابها بگید.
پاسخ: ببین من اون کتابو خوندم، اما بعد از اون کتابای دیگهای هم خوندم که دید عمیقی بهم داد. مثلا کتاب Traction یا کشش ترجمۀ محمدسهیل محمدی، که در مورد این صحبت میکنه که چطور هر استارتاپی میتونه به رشد انفجاری برسه. در این کتاب به 19 تا ابزار اشاره میکنه که اصلا توی کتاب کاتلر نیومده. این کتابو که بخونی میتونه مکمل کتاب کاتلر باشه و یه جاهایی گرههای ذهنی رو باز میکنه.
یا مثلا کتاب اصول و مدیریت بازاریابی خدمات ترجمۀ بهمن فروزنده است. این کتاب در حوزۀ بازاریابی میتونه انتخاب خوبی باشه. ترجمۀ سنگینی داره و خیلیا هم بهش نقد دارن. اما من وقتی این کتابو خوندم، مثالهایی که زده و مواردی که داره، باعث میشه جاهایی از کاتلر رو که متوجه نشدین، بفهمین. یا کتاب مدیریت تبلیغات نوشتۀ دکتر مسعود کیماسی و علی عمویی اوجاکی.
یا کتاب مدیریت استراتژیک بازار ترجمۀ احمد روستا. این کتاب تفاوتهای زیادی با کتاب کاتلر داره اما وقتی این دو کتاب رو کنار هم بخونین، نکات جا میفته. کتاب مدیریت بازاریابی دکتر احمد روستا و دکتر داور ونوس که انتشارات سمت چاپ کرده یکی از بهترین کتابها در حوزۀ بازاریابیه. اگه این کتابو قبل از کتاب کاتلر بخونین خیلی کمکتون میکنه.
کتاب تمام بازاریابها دروغگو هستند نوشتۀ ست گادین، در مورد بازاریابیه و نگاه کاملا متفاوتی به بازاریابی داره و کمک خیلی خوبی کرد که نقاط ابهام ذهنی من رفع بشه.
میخوام بگم با خوندن یه کتاب شما بهجایی نمیرسین. باید کتابهای مختلف با نگاههای گوناگون رو بخونین. بعد فکر کنین و نقاط اشتراک و افتراق اینا رو دربیارین و و با مشاهدات خودتون هم اونا رو تطبیق بدین. بعد خودتون هم تجربه کنین. اون دانش و یادگیری که بهدست میارین، ارزش زیادی داره. شما باید با این دانش، تغییر رو توی کسبوکارتون ایجاد کنین.
سوال 5: من سرچهایی درباره Revenue Attribution کردم و کلا در حد یک جمله اگه بخوام متوجه شدم که در واقع کشف نقاطی است که مشتری قبل از خرید با آنها در ارتباط بوده. آیا این برداشت درسته؟ و اینکه ممنون میشم چندتا مثال هم از خودتون بزنید. همینطور من خیلی متوجه تفاوت این موضوع online conversion rate نمیشم؛ ممنون میشم اگر تفاوت این دو رو در مثالی بیان کنید که بهتر متوجه کاربردهای این تو kpi بشم.
پاسخ: در مورد Conversion Rate گفتیم که نرخ تبدیله. اونو با قیف بازاریابی و یوزر جرنی توضیح دادم و مثالهای زیادی براتون گفتم. یه اشارهای داشتیم اونجا و گفتیم که خیلی وقتا Conversion Rate وابسته به چنل جذب یا ورودیه.
یکی از منابع خوب در مورد Revenue Attribution که به دردت میخوره سایت Marketingevolution.com هست. اگه توی بخش Marketing essential همون کلمه Revenue Attribution رو بزنی، بهترین تعاریف در این مورد رو میتونی پیدا کنی. طبق تعریف این سایت، اگه بتونیم بفهمیم که کدومیک از چنلها و به چه شکلی، کانورژن بهتری دارن و در نهایت خروجی بهتری دارن، اون چنل بهتریه. مطالعه و بررسی این روشها و نقاط تماسی که باعث شدن ورودیهایی که گرفتین به خروجیهایی که میخواین برسه، این تمرینهایی که به این روند برسه، رو ما بهش Revenue Attribution میگیم.
سوال 6: سلام من توی آنالیتیکس یک اپلیکیشن مذهبی با دو تا مشکل روبهرو شدم اول اینکه ما برای ثبتنام در اپ ازشون شماره میگیریم براشون اساماس میره بعد باید نام و نامخانوادگی وارد کنن. حالا چهجوری ممکنه که تعداد ثبتنام جدید 547 نفر باشه تعداد اساماس ارسالی 466 تا و افرادی که اسمشونو وارد کردن 1100 تا البته به عنوان مهمان هم میتونن وارد بشن بعد ثبتنام کنن ولی تعداد افرادی که به عنوان مهمان هم وارد شدن 207 نفر هس. هر جور حساب میکنم ممکن نیست اگر شما نظری دارین خوشحال میشم بفرمایین.
پاسخ: بدون داده نمیشه در این مورد نظر داد. دادۀ ما براساس لاگ فایله. ما توی برنامهنویسی یک لاگ فایل داریم که دیتابیس ماست و مشخصه کی اومده و چیکار کرده. بدون اون لاگ فایله نمیشه کاری انجام داد. یه راه دیگه هم هست که اگه لاگ ندارین، باید یه آپشنی داشته باشی؛ مثلا ثبتنام جدید که گرفتی، حتما شماره موبایلها رو داری. حالا تعداد اساماسایی که فرستاده شده هم معلومه. مقایسه کن برای کیا اساماس نرفته و دلیلش چی بوده.
سوال 7: دوتا عکس براتون ارسال میکنم لطفا نگاه کنید. یکی از عکسها بازه 22 jul - 22 aug و یکی دیگه 31jul - 27 aug لطفا به اعداد ردیف not set ستون session و average engagement time per session توجه کنین در اولین بازه به ازای یک session سه روز و سه ساعت average engagement time per session داریم ولی در بازه دوم این ستون صفر شده نمیفهمم چرا.
پاسخ: واقعیتش من اینجا به مشکل خوردم. نوشته که یوزر 1200 تا و سشن 1 دونه. اصولا سشن یا باید برابر یا بیشتر از یوزر باشه. من متوجه نشدم که چرا اینطوریه. مطالعه هم کردم باز نتیجه نگرفتم. ممکنه یه باگ باشه. روزای 23 و 24 آگوست ما یه سری مشکلایی با آنالیتیکس داشتیم. این میتونه باگ برنامه باشه.
سوال 8: در چند تا از مفهومهای کلیدی از جمله «خرید دیوان حافظ» چند ماهی میشه هر کاری میکنم از رتبه دوم، بعد از دیجیکالا نمیتونم بالاتر بیام. میدونم به هر حال حریف قدره. ولی تا چند ماه پیش رتبه 1 من بودم. تا حالا در این مفهومهای کلیدی لینکسازی خارجی خاصی انجام ندادم. سوال اولم اینه که به نظر شما با لینکسازی خارجی و رپورتاژ میشه رتبه یک رو گرفت.
پاسخ: تو اگه محتوات خوب باشه و اینگیجمنت بالا داشته باشی، و همۀ اینایی که تو دوره گفتیم رو اجرا کنی، بعد مثلا یه رقیبی هم بیاد اونم همه این کارا رو بکنه، تویی که برند داری بالاتری. ببین سئو مثل امتحان نهایی نیست که همه بتونن 20 بشن، مثل مسابقه دو میمونه که یکی اول میشه یکی دوم و یکی سوم. بعد تو اون مسابقه دو، مهم نیست تو چقدر تمرین کردی، رقباتم مهمن. کلی عوامل دیگه هم توی مسابقه تاثیر داره. مثلا ژنتیک خوب توی مسابقه دو تاثیر داره. هر چقدر رقبا تمرین کرده باشن، اون که مثلا از آفریقا اومده به خاطر ژنتیکش از همون اول یه سری امتیاز بهتر داره. تو دیجیکالا رو داری که برات یه امتیاز بالاست. یعنی همون ژنتیکه است. پس اگه همۀ این کارا رو انجام بدی طبیعیه که بالا بیای. بهنظرم اگه تا حالا آفپیج رو امتحان نکردی برو سراغش.
1-8: اینکه چقدر میشه لینکسازی خارجی کرد که باعث جریمه گوگل نشه.
پاسخ: اینگونه نیست که گوگل تمام الگوریتمهاش رو روی تمام سایتها اجرا کنه. هوش مصنوعی گوگل خیلی پیچیده است. نظر من اینه که معمولا گوگل با الگوریتمهای سطح یک، سایتها رو آنالیز و رتبهبندی میکنه. اگه رفتار مشکوکی ببینه، اون موقع آنالیزهای دقیق و منطبق بر هوش مصنوعی رو انجام میده. ما نزدیک به 2 میلیارد سایت داریم که هر کدوم کلی صفحه دارن و گوگل نمیتونه همه رو آنالیز عمیق و دقیق داشته باشه. گوگل خودش گفته بود که ما براساس ریپورتها و بعد هیومن چک، سایتها رو بررسی میکنیم. این زمانیه که واقعا داستان خیلی خاص باشه.
2-8: آیا امکان ریپورت رپورتاژ توسط رقیبان به گوگل هست.
پاسخ: بله این امکان هست. اما احتمال پایینه. اگه خیلی شلوغش نکنی اتفاقی نمیفته.
3-8: به غیر از لینکسازی چه پیشنهاد دیگهای دارید.
پاسخ: انواع روشها رو قبلا گفتم. یکی از روشها به جز لینکسازی، اینه که بتونین سبد ورودی خوبی از دایرکت، سوشال و ایمیل و غیره، داشته باشین، اون سایت بدون اینکه دست بهش زده باشی، یواش یواش ارتقا پیدا میکنه.
سوال 9: در جلسه 12 تمرینی داده شده که توسط ابزارهای مختلف تخمین بزنیم و عدد حدودی پارامتر هایی مانند session ،avg time duration و ... رو به دست بیاوریم. حالا سوالی که برام پیش اومد این بود که ما توی چه مدت زمانی بر فرض مثال باید به total visitor و دیگر پارامترهای رقیب خود برسیم؟ (البته الان دغدغه من بیشتر آموزش هست نه زمان و هنوز آموزشم تکمیل نشده ولی در کل میخواستم بدونم زمان رسیدن به یک جایگاه معقول در حوزه خود رو چطور میشه تخمین زد)
پاسخ: من معمولا برنامهام یک ساله است. برای پروژه، دیجیتال مارکتینگ پلن تعریف میکنم. میگم که در هر ماه باید چه کاری انجام بدم. تارگتها رو برای یک سال میذاریم. مدلی که من در جلسه 12 گفتم برای یک ساله. بعد از 6 ماه باید ببینی که آیا به تارگتها میرسی یا نه و اگه نمیرسی باید فرآیندها رو تقویت کنی یا بودجۀ بالاتری براش بذاری.
1-9: به چه درصدی از Visitor رقبای خود برسیم می توانیم شروع به تبلیغات کنیم؟
پاسخ: قسمت سئو کلندر رو ببین جواب سوالت اونجاست.
سوال 10: در بحث آنالیز عددی رقبا با استفاده ابزارهایی مثل hypestat یا similarWeb میبینیم که در برخی مواقع اختلاف 10 برابری بین دیتا وجود دارد. ما نهایتا حتی اگر از دیتای 5 ابزار مختلف هم میانگین بگیریم. باز اثر این اختلاف آنقدر زیاد است که عملا آمار ما خیلی قابل اتکا نیست. مخصوصا وقتی میخواهیم این آنالیز را به کارفرما نشان دهیم اینقدر اعداد با هم اختلاف دارند که ممکن است تاثیر منفی روی ذهنیت کارفرما بگذارد و کلا نسبت ابزارهای دیجیتال بدبین شود. اگر میشه بفرمایید اولا چرا این ابزارها اینقدر با هم اختلاف دارند و ثانیاً راهکار کم خطاتری برای آنالیز عددی دارد یا خیر؟
پاسخ: ما دو روش کلی برای تخمین هدفگذاری در حوزۀ دیجیتال داریم. یکی اینکه بر اساس دادههای موجود، اندازۀ بازار رو دربیاریم. در این مورد بارها براتون مثال زدم.
مثلا من میخوام سایت فروش کفش بزنم. نمیدونم چقدر بازدید دارم. اینجا من مجبورم که به سراغ Hypestat یا Similarweb برم. تخمین میزنم که مثلا 1500 تا بازدید دارم. حالا این ممکنه 70درصد هم خطا داشته باشه میشه مثلا یه محدوده عددی. میدونم که این سایت من 100 هزار تا بازدید نداره. چون یه نقطۀ لنگر داره که میگه این محدوده خطاست. حالا اگه کارفرما نمیتونه قبول کنه، تو کف رو بزن که اگه نرسید به اون سقف، مشکلی پیش نیاد. اگه کارفرما قبول میکنه که واقعیت رو بهش بگو. باز هم البته بهتره که همون کف رو در نظر بگیری.
سوال 11: در رابطه با کنونیکال کردن برخی صفحات روی برخی دیگر، خیلی از سئوکارها نظرات متفاوت و متناقضی دارند. میدونم ماهیت سئو همینطوره اما نظر شما رو هم میخوام بدونم. مثلا عبارت خرید کفش داریم برخی معتقدند که روی دستهبندی این عبارت رو سئو کنیم و صفحات دوم و سوم و ... تا آخر دستهبندی رو کنونیکال کنیم روی صفحه اول که قراره سئو بشه. برخی دیگه معتقدند که از آخرین صفحه به صفحه قبلش کنونیکال کنیم و به همین ترتیب هر صفحه رو به قبلیش کنونیکال کنیم. برخی دیگه معتقدند که محصولات هر دسته رو کنونیکال کنیم روی اون صفحه دستهبندی برخی دیگه معتقدند که کلا نباید کنونیکال کنیم و با این روش گوگل رو به سایت خودمون حساس می کنیم. نظر شما چیه؟ تجربه شما میگه چکار کنیم نتیجه بهتری میگیریم؟
پاسخ: در مورد اینکه روی کتگوری کار کنیم یا پروداکت، قبلا صحبت کردیم. مثلا اگه من میخوام آیفون ایکس بفروشم باید روی صفحۀ پروداکت کار کنم نه صفحه کتگوری معرفی گوشی آیفون. دوستانی که میگن محصول رو کنونیکال کنین روی کتگوری به این موضوع فکر کردن؟ مثلا یکی سرچ میکنه: قیمت گوشی آیفون ایکس. خب اینجا کتگوری چی بزنم؟ ما کتگوری آیفون ایکس که نداریم. کتگوری آیفون داریم. پس این اشتباهه. ممکنه در حالت خاصی جواب بده اما در حالت کلی درست نیست. محصول، محصول است، کتگوری، کتگوری است. تو بعضی از محصولات باید مستقیما روی محصول و سئوی محصول کار کرد، توی بعضی حوزهها روی کتگوری. در مورد کفش من کتگوری رو انتخاب میکنم. حالا توی همین حوزۀ کفش اگه مدلهایی هستن که برند هستن، شما میتونین روی اونا کار کنین. ولی مثلا برای کفش چرمی، من روی کتگوری کار میکنم. این معنیش این نیست که من صفحه محصول رو کنونیکال کنم. در این مورد اصلا صحبت نکن.
حالا در مورد کتگوری و چند صفحهای بودن، بسیاری از دوستان معتقدند که صفحههای 2 و 3 و 4 رو روی صفحه اول کنونیکال کنیم. اون مدلی که گفتی صفحههای دیگه رو روی هم کنونیکال کنیم اصلا درست نیست. در حالت اول که گفتم یه منطقی پشتش هست اما اینکه صفحه 5 رو روی صفحه 4 کنونیکال کنیم اصلا درست نیست. میخوای کنونیکال کنی از صفحه 2 الی آخر رو روی صفحه اصلی کنونیکال کن. من میگم این کارو نکنید. نظر من اینه که اصلا فسلفۀ کنونیکال چیه؟ ما چرا این کارو میکنیم؟
در cmsها گاهی این اتفاق میوفتاد که یک محتوا در چند کتگوری قرار میگرفت و گوگل این سایتها رو جریمه میکرد. یعنی بعضیا عمدا این محتوا رو توی کتگوریهای مختلف میذاشتن که پیج بالا بیاد، اما بعضی دیگه این کارو نمیکردن در واقع مشکل cms بود. گوگل برای جلوگیری از این کار روش کنونیکال رو گذاشت. گفت اگه شما محتوای دابلیکیت داری، اون صفحههای 2 و 3 و 4 رو روی صفحۀ اصلی کنونیکال کن. در واقع وقتی شما کنونیکال میکنی داری به گوگل این پیامو میدی که این محتوا کپیه با من کاری نداشته باش. حالا وقتی این اتفاق میفته ممکنه گوگل با اون اینترنال لینکایی که توی اون صفحهها داری هم کاری نداشته باشه درحالیکه اونا خیلی مهمن. بهخاطر همین من این کارو نمیکنم.
گوگل یه ابزار به اسم سایت مپ به من داده. توی این ابزار من صفحه اصلی کتگوری رو میارم، priority رو میذارم روی 7، یا 8. صفحههای 2 و 3 و 4 رو هم میارم، priority رو میذارم 3. به همین راحتی. چرا کنونیکال کنم که احتمال بیخیال شدن گوگل رو به جون بخرم؟ نباید اینترنال لینکام بپره. پس من با کنونیکال مخالفم.
سوال 12: ما برای چند تا لپ تاپ میخوایم صفحه نقد و بررسی داشته باشیم که خیلی به هم نزدیک هستن. مثلا: X543MA-DM1064 و X543MA-GQ1013.
این دو مدل فقط توی رزولوشن صفحه نمایش با هم اختلاف دارن و اکثر مطلب یکی خواهد بود (بجز دو سطر که در مورد رزولوشنه). برای این دو صفحه خیلی مشابه، لازمه اولی رو روی دومی که بیشتر فروش داره کنونیکال کنیم؟ یا اینکه سعی کنیم جملات رو عوض کنیم که خیلی هم کپی هم نباشن؟
پاسخ: سوال من اینه که آیا این دو تا با کل زیرگروهشون سرچ میشن یا نه؟ من باشم یه صفحه درست میکنم این دو مدل رو میذارم اونجا، متن هم میذارم و یه H2 هم میذارم میگم ویژگیهای DM1064 و یه H2 دیگه هم میذارم و مینویسم ویژگیهای GQ1013. در واقع یه صفحه درست میکنم نه دو تا.
ببین مثلا من یه مثالی داشتم در مورد گوشی هواوی P7. این گوشی دو مدل آبی نفتی و صورتی داشت. بعد آدما هواوی P7 صورتی رو جدا و هواوی P7 آبی نفتی رو جدا سرچ میکردن. در چنین شرایطی من دو تا صفحه درست میکنم و دو تا محتوای جدا درست میکنم. چون مردم دقیقا این مدلها رو با رنگ سرچ میکنن. اگر در مورد محصول شما هم اینگونه است، باید دو صفحه داشته باشی. اما اگه مردم همون مدل X543MA رو فقط سرچ میکنن و وارد صفحه میشن این دو تا رو مقایسه میکنن و بعد انتخاب میکنن که خب نیازی به دو صفحه نیست.
سوال 13: ما برای اتوماسیون و crm یه شرکتی با توجه به پیشنهاد خودشون میخواهیم از Microsoft Dynamic استفاده کنیم. ممنون میشم در مورد مایکروسافت داینامیک نظرتون رو بفرمایید که خوبه اینکارو انجام بدیم یا نه و همچین قابلیت توسعه رو خواهد داشت یا خیر و لطفا اگر شرکتی میشناسید که تو زمینه توسعهاش فعالیت میکنه معرفی کنید.
پاسخ: من متخصص CRM نیستم و بیشتر مصرفکننده بودم. پس من توضیحاتی که میدم بهعنوان مصرفکننده است. ببین بهنظر من CRM باید با فرآیندها فیت بشه. بعضیا اعتقاد دارن که باید فرایندها با CRM فیت بشن که من بهش اعتقادی ندارم. فرایندهای بیزنسهای مختلف، متفاوت هستن و هر CRM با یه سری ویژگیها بالا میاد. مثلا دیدار به درد مجموعه منظم نخورد ولی به درد تیزلند خورد. داینامیک CRM یه خوبی که داره اینه که کاستومایزیشن کاملا روش انجام میشه ولی حتما یه تیم قوی میخواد که وقتی میخوای کاستومایز کنی یا روشهای فروش رو عوض کنی، این کارو برات انجام بده. معمولا توی CRMهای آماده شما این امکان رو نداری. یه سری کارهای محدود رو میتونی انجام بدی ولی خیلی دستت باز نیست. پس توی داینامیک CRM خیلی کارا میشه انجام داد ولی به شرطی که تیم پشتیبانی قوی باشه. من توصیهم اینه که توی بیزنسهای کوچک به سراغ ماکروسافت داینامیک CRM نری و از همون CRMهای آماده استفاده کنی. اما اگه حرفهای هستی حتما توصیه میکنم که چون گزینۀ خوبی است.
سوال 14: من در حال تحقیق بر روی درصد بازدید موبایل برای سایت های رقبا هستم غیر از similarweb ،semrush ،hypestat ابزار دیگهای که این آمار رو به من بده پیدا نکردم و این سه ابزار هم یا دیتای بازدید موبایل را صفر اعلام کردهاند (hype stat برای اکثر اون سایت ها صفر بود) و یا برای یک بازه زمانی خاص این اعداد را ارائه داده بودند (semrush برای اکثر سایت ها فقط آمار سال 2018 رو اعلام کرده بود) و کلا خیلی متناقض بودند. تا چه حد میشه به این آمارها اعتماد کرد و این که ایا ابزار دیگری هم وجود دارد که بشه درصد بازدید موبایل وب سایتها را بررسی کرد؟
پاسخ: من توی یه حوزهای برام مهم بود که بدونم بازدیدکنندۀ موبایل چقدره و بازدیدکنندۀ دسکتاپ چقدر. از طریق یه چنلی از طرف دوستانم یه ارتباطهایی گرفتم که اطلاعاتی به دست آوردیم. آمار 95درصد موبایل بود و 5درصد دسکتاپ. ما خودمونم یه آماری گرفتیم که به ما میگفت موبایل 74درصد بوده. این برای من خیلی جالب بود که چرا این اختلاف وجود داره. بعدها متوجه شدم که اون دو تا رقیب کلا ورودیهاشون از اینستاگرام بوده. یعنی صفحاتی بالای 100 هزار فالوور داشتن و عملا روزی 500 نفر از استوریا و غیره میومد و باقیشونم از گروههای سوشال مدیا یا اساماس میومد. یعنی تمام ورودیها از موبایل بود. درصورتیکه ما روی سئو کار کرده بودیم و بخش قابل توجه از ورودیمون از دسکتاپ بود. یعنی عملا آمارها بههم میریزه. بهخاطر همین با این ابزارها ممکنه توی حوزههای مشخص بهدلایلی که گفتیم آمارها به هم بریزه.
این موضوع به عوامل زیادی بستگی داره. اما ما میتونیم بگیم که امروزه توی اغلب کسبوکارها ورودیا بیشتر از موبایله. حالا تو ببین این برات چه معنی میده. از این درصد آدما به چی میخوای برسی. مثلا من به تو میگم الان بازدیدت 80درصده. میخوای چیکار کنی؟ میخوای ریسپانسیو کنی؟ الان همه سایتا ریسپانسیو هستن. آیا توی اون حوزه که بازدیدا بیشتر از موبایل بوده، استراتژیت این بوده که دو نسخهای کنی؟ یه نسخه روی موبایل یکی روی دسکتاپ. اگه دلیل داره این اهمیت، میارزه که تو این کارو بکنی. چون بالای 80درصد الان بازدید موبایل وجود داره.
سوال 15: سوال این هفته هم در ادامه سوالهای هفته قبل و دو هفته قبل است. در هفتههای قبل درباره این پرسیدم که ما الان برای کلمه خرید فرش ماشینی مستقیم از کارخانه مقاله نوشتیم و لینک های داخل مقاله رو به صفحه اصلی زدیم آیا اعتبار منتقل میشود؟ و سوال هفته قبل هم درباره نحوه سئو کردن آنها بود. جواب شما در این دو هفته من رو به فکر فرو برد. در نهایت به یک راهکار رسیدم که گفتم نظر شما رو هم درباره آن بدونم. طبق بررسی که انجام دادم الان امکان لندینگ زدن ندارم. بنابراین تصمیم گرفتم عملیات SEO رو بر روی مقاله انجام بدهم تا زمانی که مقاله بیاید صفحه اول احتمالا شرایط ما هم بهتر شود. بعد ما با اضافه کردن ویدیو و اینها صفحه رو به لندینگ تبدیل کنم. به نظرتون این راهکار خوبه؟
پاسخ: وقتی شما با یک انکرتکست، لینکی میدید، به گوگل سیگنال میدید که فلان صفحه دربارۀ این عبارت است. هرچقدر ارتباط بهتری بین این لینکها و صفحههای شما وجود داشته باشه، شانس بیشتری دارین که گوگل این رو بپذیره. حالا اینکه این اعتبار منتقل میشه یا نه، به گوگل مربوطه. یه مشکلی که بعضیا دارن اینه که صفحۀ بلاگشون بالا میاد، صفحۀ همون محصول بالا نمیاد.
یکی از دلایل مهمش میتونه اینگیجمنت باشه. فرد وارد بلاگ میشه اینگیجمنت بالاتر و اسکرول بالاتری داره و نویگیشن بیشتری توی صفحۀ بلاگ اتفاق میفته و یوزر فلو بهتری میگیره و عملا هرکاری کنی، گوگل این صفحه رو بیشتر بالا میاره. اما طبیعیه که تجربۀ کاربری و اینگیجمنت تاثیر بهتری داره توی بالا آمدن بلاگ. حالا اینکه اگه چند تا لینک بدی به اون صفحه محصول انتقال میده یا نه، من بعید میدونم. مگه اینکه این لینکا رو که به اون صفحه میدی، در کنارش از جاهای دیگه سایت هم با همون کلمه بهش لینک بدی، رپورتاژ و آفپیج هم روی صفحه بری تا سیگنالها قوی بشه. وگرنه با یکی دو تا لینک این اتفاق نمیفته. اون که اعتبار رو کلا منتقل میکنن که میشه ریدایرکت، که خود گوگل هم میگه تا یک سال یا بیشتر طول میکشه تا ریدایرکت اعمال بشه.
سوال 16: در وبینارهای هفته گذشته شما CTR رو عامل تاثیر در SEO معرفی کردید. ولی در وبلاگ های وب 24 و وبسیما خواندم که CTR عامل رتبهبندی نیست. دلیل هم میوردن که اصولا گوگل پارامترهایی به این سادگی که امکان دستکاری توسط ما را دارد رو به عنوان عامل رتبهبندی قرار نمیدهد. لطفا شما هم دلیل خود را درمورد اینکه تاثیر دارد بیان کنید.
پاسخ: خیلی ساده بهت بگم که من این کارو کردم. یه ربات ساده روی لینک گذاشتم و اونو از صفحۀ 7 آوردیم صفحۀ 1. دوستان من هم با همین روش این کارو کردن. اما خطرات بسیار وحشتناکی داره. چون گوگل متوجه میشه و ممکنه جریمه کنه. اگه تو صفحۀ 6 باشی و CTR بهتری بگیری آره. اما اگه جایگاه پنجم باشی و CTR بهتری بگیری، آیا غلطه؟ خیر. یعنی شما:
• با شکل کلی CERP و نحوۀ نمایش نتایج جستجو خیلی تاثیر داره توی میزان CTR
• نکته بعدی اینکه هرکسی که پوزیشن بهتری داره، CTR بهتری از بقیه میگیره
• تایتل تاثیر مستقیم روی CTR داره
• برند روی پوزیشن و CTR تاثیر داره. افراد روی برندهایی که آشناتره حتی اگه در رتبههای پایینتر باشه، کلیک میکنه. اینجا وقتی مثلا توی جایگاه 3 باشی و CTR بهتری بگیری، گوگل این سیگنال رو میگیره و جابهجا میکنه.
• دیسکریپشن هم روی CTR تاثیر داره. اگه نداشت گوگل داینامیک دیسکریپشن و داینامیک تایتل رو فعال نمیکرد
پس اگر ربات بزنی خطر اینکه شناسایی بشی هست. اما اگه توی صفحۀ اول احتمال اینکه این CTR شما رو بالا بیاره هست. با روشهای ارگانیک مثل استفاده از استراکچر دیتا و QA، کلیک شما بالاتر بره، اتفاقا نقش مثبتی در بهبود جایگاه شما هست. اما جزو عوامل خیلی مهم نیست. تو ممکنه در یک مدت کوتاه CTR رو بکشی بالا اما بعد با اینگیجمنت پایین، اوت میشی. بهخاطر همین توصیه میشه به CTR فکر نکنید. چون اگه محتوای خوبی نداشته باشی بالا اومدن میتونه تورو کلهپا کنه. پس با همون روشهای طبیعی با محتوا خودتو بالا بکش و سئو رو بهتر کن.
سوال 17: ما الان پروپوزال کار دیجیتال مارکتینگ شرکتی خارج از ایران را داریم آماده میکنیم. متاسفانه ابزارهایی مثل فیسبوک ادز و اینستاگرام ادز و اسنپ چت بهشدت آنجا رواج دارد و پروپوزال ما فاقد این مزیتهای رقابتی است. سعی کردیم خلا آنها را با سایر ابزارهای در دسترس جبران کنیم. در بحث ارسال پوش نوتیفیکیشن هنوز به قطعیت نرسیدیم. ممنون میشم اگر ابزار مناسبی برای پوش نوتیفیکیشن با تارگت خارج از ایران میشناسید معرفی کنید.
پاسخ: من همۀ ابزارها رو تست نکردم اما از OneSignal و Sendpulse راضی بودم. وانسیگنال الان به ایران خدمات نمیده اما از خارج از کشور میشه با یه آیپی. مدلش هم ساده است. یه VPS مثلا توی آلمان میگیری همۀ کاراتو ریموت میزنی به اون و از طریق اون انجامش میدی. حواست باشه VPN نمیکنی. ویپیان قابل شناسایی و ردگیریه. اما با ویپیاس، آیپیت کلا خارجه.
سندپالس یه سری امکانات دیگه داره که من ترجیحش میدم به وانسیگنال. یکی اینکه SMTP سرور داره و من میتونم اتومیشنهای مبتنی بر کدنویسی رو روش انجام بدم. یکی دیگه اینکه اساماس سنتر داره که api داره، یعنی میتونم اساماس بفرستم. این دو تا آپشن که به پوش نوتیفیکیشن اضافه میشه و بعد اینتگریشنی که همۀ اینا داره، به نظر من سندپالس رو انتخاب خوبی نشون میده.
سوال 18: ما تبلیغات بنری و همسان و همسان رفتار محور در یکتانت بصورت a/b testing و بودجههای مجزا برای یکی از مشتریان در حوزه کیف و تیشرت اجرا کردیم اینم بگم که تمام موارد مثل (لندینگ اصولی و پرسرعت و تخفیف ویژه و cta قوی و هدفمند در تمام تبلیغات خود پیادهسازی کردیم. در نهایت کلیک خوبی گرفتیم و به ظاهر هدفمند اما دریغ از یک کانورت. نظر یکتانت را جویا شدیم گفتند بذارید بالای 5 هزار کلیک برسید و ریتارگتینگ را فعال کنید تا کانورت بهتر شود. اما ترجیح میدهم این هزینه را صرف گوگل ادز کنیم که در آن مهارت داریم. نظر شما در خصوص بازده تبلیغات کلیکی در یکتانت چیست؟
پاسخ: نظر شخصیمو با یه مثال بهت میگم. ببین توی سالاد کاهو ماده اصلی کاهوست. با اضافه کردن خیار و گوجه و سس، تو سالاد بهتری داری. اما حتی با همون کاهو هم تو میتونی بگی سالاد خوردم. توی این قضیه هم همینه. اول در مورد ریتارگتینگ که گفتی باهات مخالفم. چون تو باید ریتارگتینگ رو قبل از شروع تبلیغات فعال کنی. یه قانون بذارین. اگه دارین تبلیغات انجام میدین اول برین سراغ ریتارگتینگ و بندازین توی قسمت هد. یعنی اول کد ریتارگتینگ فعال بشه و بعد تبلیغات و ورودی بگیرین. حالا شروع میکنی به ورودی گرفتن.
من برای ورودی گرفتن اولا خیلی متکی به تبلیغات خودش نیستم. دوما جملهای که گفتی درسته. 5 هزار کلیک هم کمه. بهنظرم حداقل 10 هزار کلیک بگیر و بعد تصمیم بگیر. مثلا من توی بعضی حوزهها روی موبایل مشکل دارم. منتها همزمان گوگل ادز رو میرم، Affiliate Marketing رو داریم، ایمیلهای اسپانسرشیپ رو داریم، اینفلوئنسر مارکتینگ و تبلیغات با کلمات کلیدی هستن و از طریق همه اینها ورودی رو میگیریم و بعد توی ریتارگتینگ این اتفاق میفته.
اما در مورد کیف و کفش باید بگم که یکم قلق داره. معمولا مستقیم به صفحۀ لندینگ فروش نمیدن. معمولا طرف توی صفحۀ لندینگ یه ویدئوی محرک برای خریدار میذاره، که ما یه تخفیف خوب داریم، موبایلتو همینجا وارد کن. بعد اینجوری موبایل طرف رو میگیرن و براش کد تخفیف رو میفرستن و بعد توی فانل میندازن. در واقع با اساماس مارکتینگ یا ایمیل مارکتینگ این کارو انجام میدن. توی حوزه کیف و کفش و لباس من کم دیدم که این کانورتی که میخوای مستقیم اتفاق بیفته. با این تکنیک تو میتونی یه کانورت اولیه داشته باشی و یک لیدجنریشن اتفاق میوفته و بعد روی این لیدها کار کنی، کانورت اتفاق میوفته.
سوال 19: ما بعد از اینکه CMS و مقالات رو ادیت کردیم عبارات هدفمون خیلی خوب رتبه گرفتند، بعد از گذشت چند روز حجم خیلی زیاد ورودی دایرکت (بیش از 1000 ورودی در روز برای هر صفحه) به صفحه چند تا از ویدئوها داشتیم، Time on Site اون صفحات هم از زمان ویدئوها بیشتر بود، حالا سوالم اینه که این ورودی به نظر شما بیشتر حمله بوده یا یوزر واقعی؟ به نظر خودم احتمال اینکه ورودی طبیعی بوده باشه کمه. البته این موضوع باعث رتبه گرفتن بهترمون هم شد ولی بعد قطع شد دیگه ورودی نیومد.
این حجم ورودی زیاد که طی یک دوره داشتیم اکثر پارامترها رو افزایش داده، اما با گذشت زمان و مقایسه دوره جدید با اون دورهی افزایش ورودی، باعث منفی شدن نرخ رشد میشه! این موضوع چقدر میتونه آسیب بزنه به سایت؟ و اگر آسیب میزنه چیکار کنم که جلوش رو بگیرم؟
پاسخ: در مورد این موضوع در یکی از ویدئوهای دوره یا وبینارها قبلا صحبت کردم.