با لیست تحقیق کلمات کلیدی چه کار کنیم؟

گفتیم که سئو به‌ معنای انجام مجموعه‌ای از کارها در داخل و خارج سایت است، که با هدف رتبه گرفتن کلماتی که کاربرها بیشتر آن‌ها را سرچ می‌کنند، انجام می‌شود. در مباحث مرتبط با سئو گفتیم که تحقیق کلمۀ کلیدی، یکی از مهم‌ترین کارهایی است که باید انجام شود. در مورد انوع روش‌های تحقیق کلمۀ کلیدی هم صحبت کردیم. حالا سوال اینجاست که ما این لیستی از کلمات داریم، باید چه کار کنیم؟

روش‌های مختلفی برای کار روی خروجی کلمات کلیدی، در کسب‌وکارهای مختلف وجود دارد. در اغلب سایت‌های محتوایی، به‌خصوص سایت‌های خبری، از روشی که در ادامه در مورد آن صحبت می‌کنیم استفاده می‌کنند.

روش نقشه کلمات کلیدی یا Keyword Mapping 

مشکل این است که ما مجموعه‌ای از کلمات کلیدی داریم، اما نمی‌دانیم که آن‌ها را به کجا لینک دهیم. در دیتابیس‌ها با استفاده از فیلتر و کتگوری‌ها، کاملا مشخص است که هر پارامتری به کدام صفحه باید لینک شود. اما وقتی پیلارکلاستر داریم، این موضوع کمی گنگ می‌شود. به همین دلیل از روش کیورد مپینگ استفاده می‌کنیم. کیورد مپینگ معمولا در ابتدای کار انجام می‌شود و بعد از یک بازۀ 3 تا 6 ماه، مورد بازنگری قرار می‌گیرد.

وقتی از سرچ کنسول خروجی می‌گیریم، لیستی از کلمات و عبارت‌های کلیدی که در یک بازۀ زمانی، در گوگل سرچ شده به ما می‌دهد. در ادامه در این لیست به ما اطلاعات دیگری مانند پوزیشن، CTR، ایمپرشن و تعداد کلیک‌‌ها نیز نشان داده می‌شود. علاوه بر این ستون‌ها، ما تعدای ستون را خودمان اضافه می‌کنیم. این ستون‌ها عبارتند از:

ستون Keyword Type

فرقی نمی‌کند که این لیست از سرچ کنسول بیاید یا از A-method. لیستی که داریم این اطلاعات را به ما می‌دهد. حالا ما یک ستون باید به این لیست اضافه کنیم و نام آن‌ را Keyword Type بگذاریم. در بحث کیورد ریسرچ گفتیم که ما انواع کیوردها (Keyword Type) داریم. من انواع کلمه‌ها را به 5 نوع تقسیم می‌کنم:

• Branded Keywords: کلماتی که برند ما هستند.

• Credential Keywords: کلماتی که با توجه به اعتبار ما بالا می‌آیند.

• High Search Volume Keywords: کلماتی که زیاد سرچ می‌شوند.

• Convertible Keywords: کلمه‌هایی که با سرچ آن احتمالا فرد تبدیل به مشتری ما می‌شود. یعنی کلمه‌های قابل تبدیل.

• Scope Keywords: کلمه‌های حوزۀ فعالیت ما.

پس ما در این ستون، مشخص می‌کنیم که هر کدام از کلمه‌ها یا عبارت‌های کلیدی، در کدام یک از این کتگوری‌ها قرار می‌گیرند.

ستون Destination

ستون بعدی که باید اضافه کنیم، ستون Destination است. معنای این ستون این است که ما می‌خواهیم بگوییم وقتی کسی این عبارت را سرچ کرد، به چه صفحه‌ای هدایت شود. آدرسی که می‌خواهیم را جلوی کلمۀ مورد نظر می‌نویسیم. این کار را برای عبارت‌هایی که برایمان مهم است انجام می‌دهیم. آدرس‌ها باید کاملا مرتب و درست درج شود.

ستون Importance

در ستون Importance ما مشخص می‌کنیم که این کلمه برای ما چقدر اهمیت دارد. این اهمیت از روش‌های مختلف سرچ، با عددهای مختلفی مشخص می‌شود. اگر کلمه‌ها از A-Method آمده باشند، این عدد بین 1 تا 250 است. اگر از متریکس یا سمی‌لینیر (Semi Leanier) آمده باشند، بین 1 تا 5 خواهند بود. عدد 1 یعنی لغت مهم است و 5 یعنی بی‌نهایت اهمیت دارد. نکته این‌جاست که خیلی وقت‌ها بین گذاشتن عدد، شک می‌کنیم. در این صورت بهتر است برای لغت‌های مهم عدد 1، برای مهم‌تر عدد 3 و برای بی‌نهایت مهم، عدد 5 را انتخاب کنیم و از 2 و 4 استفاده نکنیم.

یک نکته‌ای که برای امتیاز دادن می‌توانید به آن توجه کنید، این است که به ایمپرشن توجه کنید. یعنی بالا بودن ایمپرشن می‌تواند باعث بالا رفتن امتیاز شما باشد.

ستون Action Need

در این ستون می‌خواهیم بگوییم که آیا لازم است اقدامی انجام دهیم یا خیر. در مورد Action Need، هم اعدادی بین 1، 3 و 5 را قرار می‌دهیم. عدد 1، یعنی هیچ یا خیلی کم، 3 یعنی آف‌پیج نیاز نیست یا اگر نیاز باشد لازم نیست زیاد باشد و 5 یعنی به‌شدت نیاز است که اقدامی انجام دهیم و باید آف‌پیج هم برویم.

چطور تشخیص می‌دهیم که نیاز به اقدامی داریم یا خیر؟

معمولا به خود کلمۀ کلیدی نگاه می‌کنیم. ایمپرشن، کلیک،‌ پوزیشن و CTR‌ را بررسی می‌کنیم. سپس با توجه به این موارد، تصمیم می‌گیریم که آیا لازم است کاری انجام شود یا خیر. مثلا دقت می‌کنیم که کلمه برای ما مهم است و توانسته ایمپرشن خوبی هم بگیرد اما در پوزیشن خوبی نیست. پس تصمیم می‌گیریم که برای این عبارت کاری انجام دهیم تا پوزیشن خوبی به دست آورد.

ستون Page Type

این ستون برای این است که اگر عبارتی را در یک صفحۀ جدید داشته باشیم، در این ستون ذکر می‌کنیم که این یک New Page است.

ستون Notes

در این ستون برای کلماتی که نکته‌ای داشته باشیم، یک یادداشت می‌گذاریم. مثلا اگر کلمه با «ی» عربی سرچ شده باشد (یعنی یایی که دو نقطه زیر آن است)، در سرچ خیلی ایمپرشن نمی‌گیرد. البته معمولا روی این کلمه‌ها لازم نیست کار خاصی انجام دهیم. یعنی Action Need خاصی لازم نیست. گاهی هم کلمه، به یک صفحۀ اشتباهی لینک می‌شود که باید این را هم در نوت بنویسیم که برایش راهکاری انجام دهیم. مثلا شاید نیاز به ریدایرکت داشته باشیم. 

این خروجی Keyword Mapping شماست که نشان می‌دهد چه صفحه‌هایی را ندارید یا چه صفحه‌هایی را باید ایجاد کنید. گفتیم یک حالت زمانی‌ست که دادۀ سرچ کنسول داریم و حالت بعدی اینکه این داده‌ها را نداریم. در این حالت، ما کلمه‌های کلیدی و Keyword Type ،Destination ،Importance و Action Need را داریم. در بازه‌های زمانی مختلف، کیورد مپینگ ممکن است تکرار شود و Action Need هم متفاوت باشد. چون با داده‌های مختلف، استراتژی ما تغییر خواهد کرد. روز اول، داده نداریم و ذهنی جلو می‌رویم. اما به‌تدریج وقتی داده‌ها بیشتر می‌شود، تصمیم‌های دقیق‌تری می‌گیریم.

در انتها یک فیلتر روی عنوان‌ها می‌زنیم و مشخص می‌کنیم که کدام عبارت‌ها باید در کدام صفحه‌ها باشند. در کل سایت هر جا این عبارت‌ها را دیدیم، مشخص می‌کنیم که باید به کدام صفحه، لینک شود. با گذاشتن فیلترها می‌توانید متوجه شوید که روی کدام کلمه‌ها باید کار جدی انجام شود یا چه لغاتی به چه دلیلی پوزیشن خوبی نگرفته‌اند.