پرسش‌وپاسخ دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال - 26 اردیبهشت 1402

سوال 1: بنده کسب‌و‌کاری در حوزۀ آموزش و کلا فروش محصولات الکترونیک دارم. اما طبق تجربیاتی که در سایت‌های دیگران داشتم، فروش محصولات فیزیکی به مراتب راحت‌تر از محصولات مجازی و الکترونیکی است. الان قصد دارم کسب‌و‌کاری محصول محور ایجاد کنم که بتونم اونا رو از طریق کانال‌های دیجیتالم بفروشم. اما نمی‌دونم چه محصولی بفروشم یا در چه حوزه‌ای فعالیت کنم که اولا سود زیادی داشته باشه، ثانیا تامین آن راحت باشه، ثالثا ارسال آن بدون دردسر انجام شود و در نهایت اعتمادسازی مخاطب نسبت به خرید محصول ما آسان باشد. اگر حوزه‌ای می‌شناسید که می‌تونه این ویژگی‌ها رو داشته باشه یا منبعی باشه که بتونم با مطالعه اون به چیزی که می‌خوام دست پیدا کنم، لطف می‌کنید به بنده معرفی کنید.

پاسخ: اولین اشتباه یا اشکالی که تو این سوال وجود داره اینه که گفتی فروش محصولات فیزیکی به مراتب راحت‌تر از محصولات مجازی و الکترونیکی است. نه واقعا این‌طور نیست. ما کتاب فروشی آنلاین داریم و به این سادگی نیست. مثلا کسی که می‌خواد کتابی رو خرید کنه از قبل تصمیمش رو گرفته و خیالش راحته و سرچش رو هم کرده. مثلا کتاب آنها می‌پرسند شما پاسخ دهید، که از نشر برآیند است و در سایت متمم توسط آقای محمدرضا شعبانعلی هم معرفی شده و مخاطب از طریق سایت متمم متقاعد به خرید شده. دیگه دنبال این است که از کدوم سایت‌ها خرید کنه تا با قیمت بهتری بخره. به نظر فروشش ساده میاد ولی اینطور نیست. بعد از ثبت سفارش، باید فاکتور پرینت گرفته بشه، به انبار ارسال بشه و بسته‌بندی انجام بشه و نهایتا برای مشتری ارسال بشه. همین ارسال ماجرا داره. مثلا یکی از شرکت‌های حمل‌ونقل که بسته‌های پستی ما رو گم کرده بودن و اصلا پیدا نشد و مشتری رفت توی لینکدین و توئیتر حرفای ناجور بر علیه نشر برآیند زد.

می‌خوام بگم محصول فیزیکی اونقدر هم که می‌گید راحت نیست. اما محصول مجازی و الکترونیک مثل همین دوره بازاریابی دیجیتال، وقتی خریداری می‌کنی از همون لحظه براتون فعال می‌شه و می‌تونید شروع به دیدن کنید و هیچ پیچیدگی نداره.

مثلا محصولات FMCG که تاریخ مصرف دارن، در انبار باید FIFO و LIFO باشه. مثلا محصولی که اول میاد باید اول هم بره. اگر در انبار حواسشون نباشه و محصول قدیم بره انتهای انبار و محصول جدید در جلوی صف قرار بگیره، منجر به اتمام تاریخ مصرفشون می‌شه. کی اینجا مقصره؟ یه انبارداری که قبلا هم آموزش‌های لازم بهش داده شده ولی الان اشتباه کرده.

یا مثلا محصولی مثل فندک به نظر ساده می‌رسه اما پیچیدگی خودش رو داره. قبل از عید این محصول 1200 تومن خریداری شده و باید 1500 تومن به فروش برسه. اما فروشش میفته برای به بعد از عید و همین فندک قیمت خریدش 1700 تومن میشه و فروشش هم باید 2500 تومن باشه. اما اگر صاحب کسب‌وکار فراموش کنه قیمت رو به‌روز کنه، عملا داره ضرر می‌کنه. همچنین قوانین تجارت الکترونیک وجود داره که خیلی سخت‌تر کسب‌و کارهای آفلاین است. یک کسب‌وکار آفلاین خیلی راحت پشت شیشه می‌زنه که جنس فروخته شده پس گرفته نمی‌شه. اما در کسب‌وکارهای آنلاین میگه تو موظفی تا 7 روز جنست رو پس بگیری و باید سر موعد تحویل بدی و اگر نمی‌دونی باید بهش اطلاع بدی.

خیلی وقت‌ها هم محصول من در انبار شخص دیگری است که اگر به من اطلاع نده که تمام شده من مجبورم پول رو بهش برگردونم، وگرنه مشتری میره شکایت می‌کنه و کار پیچیده می‌شه.

در فروش اینترنتی ما یک مثلث با سه راس داریم: لجستیک، فروش و تامین. بیشتر فروشگاه‌های اینترنتی تمرکزشون روی فروش است ولی خیلی از این فروشگاه‌ها از بخش تامین و لجستیک، لطمه خوردن و اون‌هایی که موفق بودن از ساید لجستیک موفق شدند. چرا که به موقع رسیدن محصول به دست مشتری و توجه به قیمت تمام شده محصول رو مدنظر قرار دادند و بررسی کردند. درسته که کسب‌وکارهایی هم بودند، موفق شدند، (اشاره به کتاب هنر شفاف اندیشیدن، رولف دوبلی) اما شما فقط کسب‌و‌کارهایی مثل دیجی‌کالا رو می‌بینید و فقط نوک کوه یخی رو مشاهده می‌کنید، سختی‌ها و شکست کسب‌وکارها رو نمی‌بینید. خیلی از کسب‌وکارهایی بودن که همزمان با دیجی‌کالا شروع کردند اما به خاطر شکایت‌هایی که ازشون شد خیلی‌هاشون بسته شدند.

توصیه کلی: اگر در کسب‌وکاری هستی که خاک اون بازار رو خوردی و می‌دونی از کجا بخری که سود بیشتری کنی، تعاملات بازار رو بلدی، امکان خرید به صورت چکی رو هم داری و کلا فوت‌وفن کار رو بلدی، می‌شه گفت می‌تونی در کسب‌وکارهای آنلاین و مجازی هم  موفق بشی.

یه قانون کلی تو حوزه خرید و فروش محصول داریم: می‌گن سود تو فروش نیست، سود تو خریده. این خیلی جمله کلیدی هستش. بسیاری از کسانی که موفق هستند و سود می‌کنند به‌خاطر فروش خوب نیست، به‌خاطر خرید خوبه. چون می‌تونه الان با چک سه‌ماهه بخره، نقد بفروشه. از قبل تونسته اعتماد جذب کنه و چون تو بازار شناختنش بهش محصول میدن و می‌تونه 3ماه یا 6ماه بعد تسویه کنه. یا ارتباطاتی داره که نیازی به انبارداری نداره. این‌ها می‌شن مزیت رقابتی نسبت به کسی که تو بازار ارتباط و اعتباری هنوز کسب نکرده.

سوال 2: مقدمه: من مجدد بعد چند سال به این چاه عمیق برگشتم، جناب طالبی این چاه ته نداره. حداقل دیگه برای من نداره. هر چی حفر می‌کنی کمه. متاسفانه یا خوشبختانه من 1 ساله از یه دنیای دیگه وارد این چاه شدم. از یه قاره دیگه و احساس می‌کنم تو این مدت خیلی شرایط فرق کرده و قبلا راحت‌تر بود. موضوع اینجاست که نمی‌شه تو شبکه‌های اجتماعی نبود. همه جا دوست داری باشی حالا به هر دلیلی که خود شما متوجه منظور هستید.

با این همه شبکه‌های اجتماعی با این همه فرصت‌های تبلیغاتی، با این همه ابزارهای بیزینسی، این همه بلاگ اصلا دلیل قانع کننده‌ای برای اینکه سایت داشته باشی وجود داره؟ به شخصه سایت من تو این همه شبکه اجتماعی گمه.

پاسخ: ما چیزی به اسم رفتار‌مصرف کننده داریم، در بخش پرسونا درباره نقشه سفر مشتری هم صحبت کردیم. سایت به هر حال لازمه؛ چون اگر شما یک برند داشته باشی و توسط مردم جستجو بشی، باید سایت داشته باشی. مثلا نمونه‌ای که در جلسه گوگل سرچ کنسول بهتون نشون دادم، دیدید که اسم خود من رو در طول روز به طور میانگین 50 نفر سرچ می‌کنن. اگر قرار باشه به صورت جدی به بازار ورود کنید باید سایت داشته باشید وگرنه رقبا از نام برند شما استفاده می‌کنن، حتی اگر نخواهید سئو کنید. یا درمورد برآیند، یکی اسمش رو شنیده و سرچ می‌کنه باید سایت نشر برآیند در جستجو بالا بیاد که بتونه وارد بشه. به همین خاطر من توصیه می‌کنم هر کسی فعالیت جدی در فضای دیجیتال داره باید سایت رو داشته باشه حتی اگه سئو ابزار مهمی براش نباشه.

یا یک مثال دیگه اینه که یکی از دانشجویان دوره که می‌خواستن ورود کنن به فضای مجازی از ما سوال کردند که سایت بزنم یا با شبکه‌های اجتماعی شروع کنم؟ ما بهشون شبکه‌های اجتماعی و اینستاگرام رو پیشنهاد کردیم. رفته‌رفته تعداد فروش اونها به حدود 60 تا در روز رسید و حالا موقع سایت زدنشونه. چون دیگه مدیریت کردن اون سخت می‌شه و اگه مثلا به 1000 نفر بخوای دایرکت بدی، خود اینستاگرام اکانت شما رو می‌بنده.

نتیجه گیری: با توجه به تعریف بازاریابی دیجیتال، اگر استفاده هوشمندانه از ابزارهای دیجیتال برای رسیدن به اهداف بازاریابی به شما کمک می‌کند؛ سایت خوب است. اما با نگاهی که شما داشتید، سایت رو حذف نمی‌کنیم.

سوال 3: من قراره برای سایت فروشگاهی یک کسب‌و‌کار در حوزه صنایع دستی، محصول‌نویسی کنم که یه‌کمی چالش برانگیزه. این کسب‌وکار از سنگ مرمر یک سری محصولات دکوراتیو فوق‌العاده زیبا از جمله گلدون، قاب، جعبه جواهرات و ... می‌سازند و روی همه محصولات با دست، طرح‌هایی نقاشی می‌شه. بالطبع قیمت تولیداتشون هم بالاست. چون محصولاتشون خاصه. ما برای هویت بخشی، واسه اغلب کارها یک داستان کوتاه 100 کلمه‌ای متناسب با ماهیت محصول و نقاشی انجام شده روش، نوشتیم. حالا سوال من اینه توی محصول‌نویسی فروشگاه، این داستان‌ها رو بنویسیم یا صرفا توضیحات فیزیکی، مشخصات محصول، کاربرد و روش نگهداری نوشته بشه؟ شاید این سوال بدیهی باشه ولی دلیل گیر کردن اینه که مخاطب هدفشون افراد با توان مالی متوسط رو به بالا و مرفه جامعه هستند، مطمئن نبودم آیا اونها برای خرید به داستان و برند کار بیشتر توجه دارند یا براشون سایز و روش نگهداری مهم‌تره. این نکته رو هم اضافه کنم که نکته‌ای که این بیزینس مبدع این سبک کار بودند و تا پیش از این هم به صورت حضوری و سنتی (پخش محصولاتشون در گالری‌های هنری) کار می‌کردند و برندینگ نداشتند.

پاسخ: این مدل محصولات مناسب Cold Customer‌ها هستند. یعنی محصول باید در زمان مناسب، به شکل مناسب، مقابل دیدگان فرد مناسبی قرار بگیره، می‌تونه عاملی برای خرید و سفارش باشه. البته این به این منظور نیست که کلا مشتری ندارند یا Cold Customer هستن. مثلا خریدهای سازمانی مدلی است که می‌تونه در یک سیستم CRM برای افراد یادآور ارسال کنه تا تکرار خرید اتفاق بیفته. این مدل مشتری‌ها سرجای خود، اما جنس قالب این محصول Cold Customer است. حالا باید در شبکه‌های اجتماعی، احساس افراد را تحت تاثیر قرار دهد. نه تنها باید متن و عکس احساسی بذارید، بلکه باید ویدیوهای احساسی هم بذارید. در سایت هم حتما ویدئو بذارید. بسته به محصول باید متناسب با مشتری (Customer) و مصرف‌کننده (Consumer) و اینکه این دو منطبق هستند یا نه، دقت داشته باشید تا با توجه به پرسونای کسب‌و‌کار ایده برای تولید محتوا داشته باشید.

سوال 4: من هنوز نرسیدم به بخش CRM دوره جناب طالبی شما چه نرم‌افزاری پیشنهاد می‌دید برای آموزشگاه آنلاین، نرم افزار دیدار خوبه؟ با توجه به اینکه ما در تیم‌مون برنامه‌نویس نداریم و هزینه پیاده‌سازی چنین نرم‌افزاری بالاست، درسته که این نرم‌افزار رو بدیم برنامه‌نویس برامون بنویسه؟

پاسخ: هیچ نرم‌افزاری برای CRM خوب نیست و همه نرم‌افزارها بدون استثنا یک مشکلی دارند. منتها مشکل در نرم‌افزار نیست؛ معمولا این نرم‌افزار بر اساس نقشه سفر مشتری (User Journey) یا بر اساس قیف فروش (Funnel) برنامه‌ریزی می‌شه و به شما کمک می‌کنه که میزان فروش‌تون بیشتر و میزان دراپ یا عدم تبدیل شدن به مشتری کمتر بشه. همچنین به شما کمک می‌کنه تا مشکل دراپ رو متوجه بشید. متناسب با هر کسب‌وکاری کارکرد CRM می‌تونه متفاوت باشه. مثلا همین نرم‌افزار دیدار برای تیزلند ما بسیار هم خوب است ولی در آکادمی منظم و MyDMC ما اصلا نرم‌افزار CRM نداریم. چون تعداد مشتریان و داده‌ها اونقدری نیست که نیاز به تحلیل سیستم باشه و ما این کار را کاملا دستی و با اکسل انجام می‌دیم. در آموزشگاه آنلاین هم اگر در ابتدای راه باشید، نگاه فرایند محور و CRM داشته باشید، اما با همین خروجی گرفتن از دیتابیس و اکسل کار رو جلو ببرید. در ادامه که داده‌هاتون زیاد شد از سیستم‌های مارکتینگ اتومیشن استفاده کنید.

سوال 5: تو گروه ما صحبت از معایب تبلیغات ریتارگتینگ و مدل اجرای آن شد. شما گفتین بحث ریتارگتینگ و تبلیغات با استفاده از AdNetwork‌ها از بحث کوکی‌ها و هوشمندی در سایت و پلتفرم متفاوت است. ما ریتارگتینگ را داریم که توسط AdNetwork‌ها و با استفاده از کوکی‌ها انجام می‌شود. کوکی‌های سمت خود سایت را هم داریم که می‌توانیم با استفاده از آنها محتوای شخصی‌سازی شده به کاربر ارائه بدهیم. این دو مورد را بیشتر توضیح بدید.

پاسخ: در مورد کوکی‌ها مثلا در سایت MyDMC لینک افیلیت مارکتینگ به هر دانشجو تعلق گرفته است. کافیه شما این لینک رو در شبکه‌های اجتماعی یا فضاهای دیگه به اشتراک بذاری. زمانی که کاربر با لینک شما به سایت ما بیاد، اطلاعات سیستم کاربر در کوکی‌های ما تا سه ماه ذخیره می‌شه و بعدا می‌تونیم، اگر خریدی صورت گرفت درصد شما رو پرداخت کنیم. اما باگی که وجود داره، ممکنه کاربر امروز از طریق اینستاگرام وارد سایت شد و فردا از طریق جستجو به سایت ما برسه و خرید خودش رو انجام بده.

این مواقع است که ما نمی‌تونیم تشخیص بدیم که این کاربر همان شخصی است که دیروز از اینستاگرام وارد سایت ما شده بود. کار ریتارگتینگ، این است که ادنتورک‌ها مثلا یکتانت توسط یک کد اسکریپت که شما در سایتتون قرار می‌دید، این امکان به شما داده می‌شه که از این به بعد هر کاربری وارد سایت شما شود، با کد اسکریپت در کوکی کاربر و سایت یکتانت ذخیره شود. از حالا می‌تونید رد اون کاربر رو در سایت‌هایی که یکتانت با آنها کار می‌کند و تبلیغات ریتارگتینگ با آنها دارد، داشته باشید و تبلیغات خودتون رو در معرض دیدش قرار بدید. کارکرد این دو کوکی متفاوتی دارد.

سوال 6: معایب تبلیغات ریتارگتینگ چه چیزهایی است؟ یکی از معایب می‌تواند این باشد که ما نمی‌دانیم چه زمان نیاز کاربر رفع می‌شود که تبلیغات را متوقف کنیم. حتی ممکن است نیاز کاربر در حوزه آفلاین برطرف شود. برای این مورد چه کارایی می‌شود کرد تا خطا کمتر شود؟

پاسخ: می‌تونید با تگ‌گذاری در صفحات مختلف سایتتون مثلا افرادی که ثبت‌نام کردند و پرداخت رو انجام دادند، تبلیغات ریتارگتینگ در یکتانت به این افراد نمایش داده نشود. یا می‌تونیم یک تگ در صفحاتی که پرداخت ناموفق داشتن، بذاریم تا در نمایش ریتارگتینگ با یک کد تخفیف به کاربر نمایش داده شود. پس یکسری راه‌ها وجود دارد تا افرادی که خرید آنلاین انجام دادند، تبلیغ ریتارگتینگ نمایش داده نشود. اما اگر کاربر تبلیغ محصول من رو مشاهده کند و از جای دیگری خرید کند، من نمی‌تونم این داده رو به‌دست بیارم و طبیعتا همچنان این تبلیغ به کاربر ریتارگت شده نمایش داده می‌شه. ولی فکر نمی‌کنم این مدل تبلیغات آزاردهنده باشه، مثل پاپ آپ‌ها مزاحمت برای کاربران ایجاد نمی‌کند.

سوال 7: شبکه‌های اجتماعی چطور روی محتوای ارسالی کاربر نظارت می‌کنند؟ به نظر با توجه به نشر لحظه ای پست‌ها نظارت انسانی حداقل در لحظه انتشار پست وجود ندارد.

پاسخ: ما چند مدل نظارت داریم. نظارت‌های Real Time یا اکتیو و نظارت‌های Passive داریم. نظارت Real Time معمولا روی هوش مصنوعی و مبتنی بر Natural Language Processing است. یا در ساده‌ترین شکل آن که در تیزلند هم داریم، کامنت‌هایی که یکسری کلمات از قبل تعیین شده در دیتابیس، داشته باشند، به‌صورت خودکار حذف می‌شوند. نمونه دیگری از نظارت‌های اکتیو می‌شه به اینستاگرام اشاره کرد. این مدل نظارتِ در لحظه، آهنگ‌های بدون کپی‌رایت و تصاویر رو تشخیص می‌ده و از انتشار اون‌ها جلوگیری می‌کنه. مدل بعدی، نظارت بر اساس Passive و گزارشاتی است که توسط کاربران ارسال می‌شه. این مورد توسط انسان بررسی می‌شه. اما اگر بیزینس و کسب‌وکارت خیلی داره بزرگ می‌شه باید به فکر هوش مصنوعی باشید، چون دیگه Human Check نمی‌تونه پاسخگوی این همه کامنت و پست منتشر شده توسط کاربران باشه.

سوال 8: تفاوت روش Inbound Marketing و قیف فروش چیست؟

پاسخ: قیف فروش در حوزه آفلاین در سال 1967 برای آنالیز و بررسی وضعیت فروش کسب‌و‌کار شکل گرفت و Inbound Marketing در سال 2005 توسط برایان هالیگان مطرح شد. مدل بازاریابی درونگرا درگیر کردن مخاطب با محتوا است. چطور بتونیم مخاطب با محتوا متقاعد کنیم تا محصول ما را بخرد. عملا اگر دقت کنید این مدل هم یک قیف فروش است و حالت Recursive دارد. در واقع این دو یک مدل برای تحلیل کسب و کارهای آفلاین و آنلاین هستند. هر کدام از اینها کارکرد و مزایای خودش رو داره. مثلا قیف فروش به شدت ساده‌س، می‌تونید مسیر مشتری رو از سر قیف تا خرید بررسی کنید و یک نگاه انتزاعی هم در دراپ شدن و ریزش در قیف وجود داد و کمک می‌کند که مشکل را در گام‌ها بررسی کنیم. Inbound Marketing بیشتر یک متد یا روش است. همچنین یک نوع نگاه هم است.

سوال 9: اگر فرض کنیم تماس‌ها و پیامک‌های احوال‌پرسی که از شما دریافت می‌کنیم دلی نباشه. با توجه به اینکه ما اعضای دوره ثبت‌نام کرده‌ایم، پول دادیم و تمام شده، این تماس‌ها و پیامک‌ها چه هدف بازاریابی رو دنبال می‌کنند؟ آیا برای تبدیل شدن ما به پروموتر دوره است؟

پاسخ: بعضی از پیام‌ها مثل تماس‌های صوتی واقعا دلی بوده، بعضی از پیامک‌ها هم مشخصا برای یادآوری بوده. جای دیگری شما رو پروموتر می‌کنم مثل همین وبینارها و سوالاتی که زیر ویدیوها می‌پرسید.

سوال 10: برای یک فرد 17 ساله چه نقشه راهی برای یادگیری طراحی سایت پیشنهاد می‌دین که بتونه سریع یادگیری‌هایی که داره رو عملی کنه؟

پاسخ: در طراحی سایت هم فرانت و هم بک‌اِند داریم. اگر منظورتون فرانت‌اِند است، باید همزمان باید به یادگیری جاوا اسکریپت و کتابخانه‌ها و بوت استرپ رو یاد گرفت. همچنین از طرفی دیگر باید HTML رو خواند و در کنارش باید نرم‌افزارهای گرافیکی مثل فتوشاپ و فیگما هم بلد بود. با یادگیری همه این موارد باید UI و UX رو هم یاد گرفت. یادگیری همه اینها یک مسیر خطی و پشت سرهم نیست، بلکه به‌صورت موازی باید یاد گرفت. اما برای بک‌اند هم مهارت‌های مختلفی وجود داره، هم باید زبان برنامه‌نویسی، دیتابیس، DevOps رو باید یاد گرفت. در مورد دیتابیس همه مدل‌های NoSQL ،SQL و Hierarchy‌ها رو باید یاد گرفت. فهمی از مهندسی برنامه نویسی باید داشت. نظر من عادل طالبی هم روی پایتون است، چون زبان مناسبی تا 10 سال آینده است.

سوال 11: طبق صحبت‌هایی که در گروه پشتیبانی داشتیم، بحث بازاریابی برون‌گرا و درون‌گرا و ابزارهای آنها مطرح شد. حالا سوال اینجاست که آیا ابزارهایی مثل تلویزیون یا بیلبورد که برون‌گرا هستند می‌توانند در بازاریابی درون‌گرا استفاده شوند؟ آیا این جمله درست است که ابزار به خودی خود، نه برونگراست نه درونگرا و نحوه استفاده از آن تعیین‌کننده است؟

پاسخ: بله کاملا درست است. ابزار به خودی خود نه بازاریابی درون‌گرا و نه برون‌گراست. گاهی اوقات در برخی برنامه‌های تلویزیون اشاره‌ای می‌کنند به یک محصولی به‌صورت غیرمستقیم که این کاملا درون‌گرا است. ولی در اغلب تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردها بازاریابی برون‌گرا محسوب می‌شوند.

سوال 12: ما یک اپلیکیشن آموزشی برای دوره ابتدایی داریم. عملا بیشترین حجم مشتری‌های ما از مهر تا آذر هستن و بعد از آن خرید زیادی نداریم و در تابستان هم تقریبا به صفر می‌رسد. ما در شبکه‌های اجتماعی دو سری مخاطب عمده داریم؛ معلم‌ها و والدین (ولی مشتری نهایی ما که خرید می‌کند، والدین هستن) معلم‌ها که تابستان منفعل هستن و عملا دیگه کاری به کار ما ندارن. والدین هم که سال دیگه با تغییر پایه، دیگه به ما نیازی ندارن. سوال من این است که چطور می‌تونیم این معلم‌ها را در کانال‌ها فعال نگه داریم تا در ابتدای سال مجبور نباشیم دوباره آن‌ها را فعال کنیم؟ تاکنون موفق نبودیم ولی شاید اگر والدین را هم فعال نگه داریم، در پایان تابستان و برای یادآوری درس‌ها شاید خرید کنن. آیا راهکاری برای فعال کردن والدین هم پیشنهاد می‌دین؟ در واقع سوال اول من این هست که ایده یا راهنمایی برای شبکه‌های اجتماعی یا راهکاری خارج از این فضاها برای فعال نگه داشتن آنها دارید؟

پاسخ: البته اگر مهر تا آذر فروش دارید باید بعد از عید هم کمپین برای برنامه‌های شب امتحانی بروید. شاید بهتر باشه محصول مکمل هم اضافه کنید. ضمن اینکه برای تابستان هم راهکارهایی وجود دارد. یک نکته خیلی مهم در مورد جایگزینی، محصولات افقی و عمودی است که اهمیت پیدا می‌کند. مثلا شما می‌تونید محصولی مثل کیف و کفش هم بفروشید یا می‌تونید به والدین مشاوره خانواده و مسائل تربیتی و جنسی هم بدهید.

آموزش هایی در این مسیر می‌تونه جز محصول شما باشه. ما معمولا از روش‌های ترکیبی مثل Mixed Method‌ها یعنی افراد، معلم‌ها رو قانع می‌کنن تا یکسری نمونه سوالات رو از سایت ما دانلود کنن. مثلا ما در سایت تیزلند حدود 40 هزار معلم داریم و ماه مهر که شروع می‌شه بهشون پیامک می‌دیم. یا در سایت‌ها، صفحات و کانال‌های تلگرامی مختلف تبلیغ می‌ریم. برای فعال نگه داشتن والدین بخصوص مادران، می‌تونید از مطالب انگیزشی، تغذیه‌ای، معرفی انواع سرگرمی‌ها، فیلم‌های آموزشی استفاده کنید. در واقع بحث ریتنشن‌مارکتینگ یا بازاریابی بازگشتی به شدت اهمیت دارد.

سوال 13: با توجه به کسب و کار قبلی که تشریح کردم این هست که بسیاری از رقبای ما، محتواهایی را از شکل‌های مختلف و با کیفیت‌های متنوع در کانال هاشون فروارد یا بازنشر می‌کنن. (از هر نوعی، آموزشی، طنز و... ) حتی گاهی برخی از این محتواها یا محصول خود آنها هم رقابت می‌کند. برای مثال نمونه سوال قرار میدن، در حالی که خودشون فروشنده نسخه‌های چاپی نمونه سوال هستن و یا از این موارد. ما نمی دانیم که آیا واقعا از این رویکرد جواب می‌گیرن؟ یا اینکه از روی شلختگی یا عدم اطلاع هست که به این صورت عمل می‌کنن. آیا می‌توانید ما را راهنمایی کنید؟

پاسخ: معمولا هدفمند و برای اکتیو نگه داشتن این افراد است. دقیقا می‌شه این مدل رو بسط داد به دوره MyDMC که برخی از افراد به صورت اقساطی دوره رو تهیه کردند و در وبینارها هم شرکت می‌کنند. اصل شرکت دادن این افراد با استراتژی است و شلختگی وجود نداره.

سوال 14: ما یک لینک UTM به انتهای پیامک اختصاصی کاربران برای دانلود اپ اضافه کردیم. ولی آنالیتیکس هیچ دیتایی نشون نمی‌ده. علتش اینه که آنالیتیکس نیاز به فیلترشکن داره و خب سایت و اَپ ما با فیلترشکن کار نمی‌کنه؟ اگر علت این است چه راهکاری دارید؟ یا اگر علت این نیست بفرمایید چطور مشکل رو برطرف کنیم؟

پاسخ: اگر لینک از گوگل‌پلی و کافه بازار باشد که شما هیچ دیتایی رو نمی‌تونید دریافت کنید. برای ردیابی این‌ها هم می‌تونید از فایربیس استفاده کنید. اگر نسخه وب بوده، باید کار کند. در نسخه GA4 یکسری تغییرات در نسخه مدیوم سورس داشته و باید اونها رو هم رعایت کرده باشید.

نکته: کد آنالیتیکس برای ساید کاربر و کلاینت نیاز به فیلترشکن ندارد. فقط زمانی که شما می‌خواهید وارد پنل خودتون در آنالیتیکس شوید باید از فیلترشکن استفاده کنید. در برخی از فرانت‌های کدنویسی شده با انگولار و ری‌اکت دیده شده که کاملا URL‌ها را به سمت آنالیتیکس پاس نمی‌ده و فقط URLهایی که Post باشد را پاس می‌دهد.

سوال 15: اگر بخواهیم ساب دامنه‌ای مثلا sub.site1.com را به دامنه جدید مثل site2.com منتقل کنیم آیا باید در سرچ کنسول Change of Address را انجام بدیم و در کل برای انتقال ساب دامنه به دامنه جدید باید چه کار کنیم؟

پاسخ: اگر URL‌ها و مسیرها عوض نمی‌شوند و فقط آدرس سایت تغییر می‌کند، تقریبا بدون مشکل این کار توسط Change of Address در سرچ کنسول، انجام می‌شود. منتها یکسری مشکلاتی ممکن است به‌وجود آید. مثلا ممکن است محتوایی در سایت جدید وجود داشته باشد و هنگامی که تغییر آدرس انجام شود، با برخی محتواهای سایت قبلی دچار محتوای تکراری شوند.

سوال 16: در سایت وردپرس یک صفحه درست شده به اسم نویسنده و تمام مقاله‌ها پشت هم به صورت زشتی ردیف شدند. از طرفی در ابزارهایی مثل جت سئو خطای یک صفحه با چند H1 میده، راه‌حل این موضوع چیه؟

پاسخ: این موضوع در برخی از قالب‌ها به دلیل عدم امکان تست برخط، دیده شده. بهتره با یک متخصص وردپرس مشورت کنید تا بتونه این مشکل را برطرف کنه.

سوال 17: در مورد تایتل مقالات و تگ H1 برای آنها، در سایت تیزلند دیدم که این تایتل و تگ H1 یکی هستند. آیا برای راحتی کار این دو یکی شده یا پیشنهاد می‌کنین یکی باشن؟

پاسخ: این موضوع در بخش سئو صحبت شده و گفتم کجاها یکی شوند و کجاها جدا بیایند. به طور کلی برای مدیریت بهتر در داده‌های بالا ترجیح این است که تایتل و H1 را یکی بگیرم تا خطا کاهش پیدا کند.

سوال 18: در مورد خطای Alternate page with proper canonical tag صفحاتی از سایت (بعد از عوض کردن قالب) به انتهای آدرس آنها یک اسلش اضافه شده و در لیست این خطا هستن. هر دو صفحه بالا هست ولی آدرس جدید ایندکس شده. برای رفع این ارور باید آدرس قبلی که فقط یک اسلش کم داره ریدایرکت بشه به آدرس جدید؟

پاسخ: بله. باید دقیقا ریدارکت شود.

سوال 19: در مورد خطای Duplicate, Google Chose Different Canonical than User اگر URL قبلی (قبل از عوض کردن قالب و تغییر) URL در لیست این خطا باشه، این مورد هم با ریدایرکت به آدرس جدید همان صفحه حل می‌شه؟ بعضی از URL‌ها در لیست این خطا جلوی آن N/A زده. اگر صفحه خاصی رو ترجیح نداده که به User معرفی کنه، چرا در این لیست آمده؟

پاسخ: بله باید ریدایرکت شود. نکته‌ای که وجود داره، سرچ کنسول الزاما هر چیزی که می‌گه درست نیست و در برخی موارد دیده شده که اشتباه تشخیص داده و در دوره هم نمونه هاشو دیدیم. پیشنهاد من استفاده از ابزارهای داخلی مثل سئوسیگنال است تا قبل از اینکه توسط کراولرهای گوگل بخواهد بررسی شود، این ابزارها پاسخ دادند و شما می‌توانید اصلاحات خود را انجام دهید.

سوال 20: لینک داخلی رو با HTTPS بدیم یا HTTP؟

پاسخ: لینک‌های داخلی را قطعا Relative به Root بدهید.

سوال 21: آیا امکان کسب درآمد از ترافیک در وردپرس امکان پذیر است؟ یعنی فرض کنید من یک سایت دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال دارم که وردپرسی هست. تمام مجوزهای لازم رو هم براش گرفتم. حالا می‌خواهم مثل فیلیمو، کاربرانی که با اینترنت ایرانسل یا همراه اول وارد سایت میشن بدون خرید اشتراک و به صورت رایگان فیلم‌ها و سریال‌ها رو ببینن و در عوض من از ایرانسل و همراه اول به ازای میزان اینترنت مصرفی توسط کاربران پول بگیرم. حالا سوالم اینه که آیا با همین سایت وردپرسی امکان اینکار هست یا باید حتما با CMS اختصاصی سایت رو بیارم بالا؟ اگر امکان پذیره به چه شکلی باید اینکار رو انجام بدم؟

پاسخ: بله امکانش هست. اما این طور بیزینس‌ها باید 500 تا 1000 تا کاربر به بالا داشته باشند تا به درآمد خوب حاصل بشه و تعداد کاربران بالا هم نیازمند منابع زیادی است که بایستی بهینه و Tune شده باشد.