معرفی ابزارهای کاربردی برای دیجیتال مارکترها
7 ابزار اصلی که در این وبینار قرار هست که بهش پرداخته بشه:
1- Mindmap: شاید به عنوان یکی از ابزار دیجیتال مارکتینگ شناخته نشه، اما به شدت توصیه میشه در هر فیلدی از مارکتینگ دارین که کار می کنین، از Mindmap برای تمیز کردن ذهنتون و تعیین استراتژی کاری که میخواین انجام بدین استفاده کنین.
2- Excel & Google Sheet: برای حساب و کتاب خیلی به دردتون میخوره.
3- Google Analytics: بهتون کمک میکنه که یوزر به چه صورتی داره رفتار میکنه، وقتی وارد سایت یا اپلیکیشنتون میشه داره چیکار میکنه، کجاها رو میره میبینه، کدوم قسمتها براش جذابه، کدوم قسمتها براش جذاب نیست.
4- Google Tag Manager: یکم ساید فنی پیدا میکنه، ولی کار دیجیتال مارکترها رو آسونتر میکنه. دیجیتال مارکترهایی که به کدنویسی علاقه ندارن قطعا میتونن از تگ منیجر خیلی خوب استفاده کنن.
5- Google Search Console: اگر حتی فیلد کاریتون SEO نباشه، خوبه که این نرم افزار رو بلد باشید.
6- SQL & Bigquery: میتونه مثل یه گل اساسی باشه. خیلی میتونه بهتون کمک کنه که در پیدا کردن یک شغل مناسب و همکاری با تیمهای داده، چه دیتا آنالیز و چه دیتا ساینس، بتونین باهاشون همکاری و تعامل داشته باشین و کار رو به بهترین شکل پیش ببرین. با دانستن این دو مهارت میتونین به یه مهره اصلی در این مهارت تبدیل بشین.
7- Looker Studio
Mindmap
یکی از اپلیکیشن هایی هست که میتونین ازش آنلاین استفاده کنین و هم میتونین برنامهاش رو دانلود کنید و رو سیستمتون نصب کنین. ابزاری است برای کشیدن آن چیزی که در ذهن شماست، کشیدن یه نقشه، مسیر و ارتباطات استفاده میشه. این ابزار رایگان هست. در سایت هایی مثل P30download میتونین دانلود کنین و از Tepmplateهای پیش فرضی که داره استفاده کنین. من دو جا از مایندمپ استفاده میکنم:
الف) برنامه ریزی برای چیدن یک کمپین ب) انجام کیبورد ریسرچ Keyword Research
الف) برنامه ریزی برای چیدن یک کمپین
زمانی که شما بهعنوان یه پرفورمنس مارکتر، کمپین منیجر و یا دیجیتال مارکتر تصمیم میگیرید که یه کمپین اجرا کنین در یه فضایی که میتونه اون فضا، یکتانت باشه، میتونه گوگل ادز باشه یا هر جای دیگهای، قبل از هر چیزی، باید استراتژیتون رو مشخص کنین. در واقع باید تعیین کنین که از اون فضا و انواع تبلیغاتی که در اختیارتون قرار میده، به چه شکلی میخواین استفاده کنین. این کار دو تا مزیت داره:
الف) فراموش نمیکنین که چرا اون تصمیم رو گرفتید و اساسا ساختار اصلیتون چطوری بوده و کجای کار هستین. چون با استفاده از ابزارهایی که MindMap بهتون میده، میتونین هم لیبلگذاری کنین، هم به صورت شاخهای میتونین تعیین کنین که تعداد کمپینهاتون چطوریه، وضعیت کمپینها چطوریه، در حال اجرا هستن و یا متوقفن، ساخته شدن، کدوم کمپین چه موقع باید Pause بشه و علاوه بر این بهتون کمک میکنه که اینو به راحتی با دیگران به اشتراک بذارین. شما در طی دوران کاریتون یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام بدین، اینه که به مدیر بالا دستیتون گزارش بدین و اگر روزی خواستین از مجموعه جدا بشین، بتونین داکیومنت کارهایی که انجام دادین رو در اختیار نفر بعدی قرار بدین و طی یه نگاه متوجه بشین که ماجرا از چه قراره.
ب) Keyword Research
اگر بخواید در زمینه Google Ads کار کنین، در زمینه SEO کار کنین و مدیر محتوا باشین، حتما باید کیورد ریسرچ رو بلد باشین که با استفاده از ابزارها انجام میشه. یک سری ابزارهای ایرانی و یک سری ابزارهای خارجی، که شما کلمه مدنظرتونو بهش میدین و اون ابزار یک سری کلمه به شما پیشنهاد میده که این کلمات، کلمات مرتبط و variationهای مختلفی از اون کلمه کلیدی و اصلی شما هستن.
بهعنوان مثال شما تصمیم دارین که برای دیجیتال مارکتینگ و یا آموزش دیجیتال مارکتینگ، کیورد ریسرچ انجام بدین، تولید محتوا بکنین، کمپین گوگل ادز برین و یا روی SEO بخواین کار کنین. کاری که باید انجام بدین، به ابزارهایی مثل Keyword Tools، کلمهتونو میدین و یه سری keyword بهتون میده، خودتون بهصورت دستی در گوگل سرچ میکنین. این موارد در بخش سئو بیشتر بهش پرداخته میشه. زمانی که کلمات رو درآوردین، شما با یک حجم بالایی از کلمات روبهرو هستین که مشخص نیست که در موردشون در واقع میخواین چیکار بکنین. مایندمپ به شما این کمک رو میکنه که کلماتتون رو گروهبندی کنین و به اینصورت بهعنوان مثال Doc بکنین و با بقیه به اشتراک بذارین. بدونین از هر keywordای قرار هست که چه کلماتی دیگه رو استخراج کنین. براشون تولید محتوا انجام بدین و یا لینکسازی کنین.
Excel & Google Sheet
الف) از این ابزار برای برنامهریزی کردن، تعیین بودجه، محاسبه هزینهها، وضعیت کمپینها و طراحی مدیا پلن خیلی زیاد میشه استفاده کرد. مدیا پلن ماجراش چیه؟ من بهعنوان پرفورمنس مارکتر میخوام برای کمپین پیش رو، طرح پیشنهادی خودم رو بدم. طرح پیشنهادی من یا براساس دیتاهای قبلی هست، یا براساس آن چیزی هست که من تجربی میدونم و توصیه میکنم که بر این اساس بریم.
خیلی از بیزینسها تجربه حضور در یک سری از فضاها رو ندارن و در چنین شرایطی شما اولا باید از تجربتون استفاده کنین. طبیعتا یک بودجه تست باید در نظر بگیریم، بودجه تست خیلی کمه، بودجههای کلانی نیست. باید حواستون باشه که با سرمایه مشتری، ما قرار نیست تستهای عجیب و غریبی انجام بدیم. خیلی باید فکر شده در موردش تصمیم بگیریم که با این بودجهای که داریم، در چه فضاهایی میخوایم تبلیغ کنیم.
برای اینکه بدونیم در چه فضاهایی میخوایم تبلیغ کنیم، در اولین مرحله باید دیتاهای قبلی رو نگاه کنیم. دیتاهای قبلی یعنی که از آدمهایی که قبل از ما اونجا بودن یا تجربه حضور تو اون بیزینس رو داشتن بپرسیم که مخاطب ما بیشتر کجا حضور داره، رفتارش چطوریه، برای اینکه خریدش رو انجام بده قبلش چقدر سرچ میکنه، قیمت خدمات ما چقدره. معمولا هر چقدر که خدمت ما گرونتره، سرچ کابر طولانیتره و روند تصمیم گیریش هم طولانی تر میشه. جواب تمام این سؤالات رو باید پیدا کنیم و بعد در این مورد تصمیم بگیریم که برای دست پیدا کردن به این مخاطب باید از چه فضاهایی استفاده کنیم.
مثال از طراحی مدیا پلن: تصمیم گرفتم برای یک کمپینی از گوگل ادز، sms، ایمیل، اپ پوش، سوشال ادز (البته اگه شرایطتش باشه)، توییتر، اینفلوئنسر مارکتینگ، ویدئو (که میتونیم هم از طریق آپارات این کار رو انجام بدیم و هم از طریق کمپینهای ویدئویی یکتانت و هم از فری رولهایی که در شبکههای نمایش خانگی مثل فیلیمو، فیلمنت اجرا میشن) استفاده کنیم. از یکتانت میتونم استفاده کنم، فیکسبنر میتونم برم (مثلا توی سایت ورزش سه یه جایگاه بنری رو اجاره کنم، برای یه مدت زمان مشخص، مثلا یک ماهه، سه ماهه و بخوام اون جایگاه در اون بازۀ زمانی به محتوای تبلیغاتی من اختصاص داده بشه. میتونم اَپ مارکتینگ انجام بدم، یعنی در فضاهایی مثل کافه بازار، مایکت تبلیغ برم، روی یک سری از کلید واژهها، وقتی افراد سرچ میکنن، اپلیکیشن من نمایش داده بشه و بتونم نصب بگیرم. میتونم تبلیغات TV رو داشته باشم. تمام موارد بالا یه حالت ایدئال برای کمپین 360 درجه هست که یک بیزنسی این شرایط رو داره و از تمام این فضاها برای تبلیغات استفاده کنه، طبیعتا یک سری هاش آفلاین میشه و یک سری هاش آنلاین.
معمولا مدیا پلن رو در گوگل شیت آماده میکنن. زمانی که مدیا پلن آماده و ارائه میشه این امکان رو داره که مدام تغییر کنه و کامنتهای زیادی بهش وارد بشه. توی شیت میذارن که راحت قابل ادیت باشه، آنلاین باشه، همه بتونن بهش دسترسی داشته باشن و در نهایت وقتی که فیکس شد مثلا بره توی یک فضایی مثل mindmap و اونجا داکیومنتش آماده بشه. مثلا زمانی که من بخوام از گوگل ادز استفاده کنم، از اونجایی که گوگل ادز تایپ تبلیغاتی متنوعی داره، یکیش سرچ ادز هست. زمانی که شما داخل گوگل یک چیزی رو سرچ میکنین و جزو نتایج برتر گوگل یه سری Resultهایی نمایش داده میشه که کنارشون علامت Ad نوشته یا اسپانسر، میتونین از این ها استفاده کنید، برای اینکه بتونین محصول یا خدمت خودتونو پروموت کنین.
ب) یکی دیگه از کاربردهای Excel & Google Sheet میتونه محاسبه عملکرد کمپینهاتون باشه. شما توی یکتانت میتونین تبلیغ برین و برای تبلیغاتتون روزانه یک سری هزینه پرداخت کنین، در آخر هر هفته یا دو هفته یک بار یا ماهانه ما میآیم هزینهای که کردیم به نسبت آنچه که به دست آوردیم رو محاسبه می کنیم یه گزارشی در میاریم و با استفاده از فیلترها و فرمول ها محاسبه میکنیم ببینیم که کمپین من چقدر توی سوده و چقدر توی ضرره.
موضوع این هست که ما داریم از این کمپینها دیتا جمع میکنیم و چطور میتونیم این دیتاها رو تحلیل کنیم. فرض کنین من یه کمپینی رفتم، یک میلیون بابتش هزینه کردم، 1000 تا یوزر برای من آورده، 1000 تا یوزر یعنی 1000 تا کاربر یکتا یا Device یا مرورگر که وارد وبسایت من شدن و یک اکشنی انجام دادن. این اکشن میتونه در بهترین حالت، خرید یا تکمیل فرم باشه، در سادهترین حالت میتونه یک کلیک بر روی بنر در یک وبسایت باشه. شما این اعداد رو درمیارین.
میزان تعامل کاربر رو با یه ابزار دیگهای به اسم گوگل آنالیتیکس که در ادامه بهش اشاره میکنم، میسنجین، گزارشش رو اینجا مینویسین. وقتی دیتاها رو اینجا وارد میکنین، با استفاده از یک سری فرمولها مثل Cost per Click، یعنی هزینهای که به ازای هر کلیک پرداخت کردین، Cost per Active User، یعنی هزینهای به ازای یک کاربر یا همون مرورگر شما پرداخت کردین، Cost per Session یا همون تعامل کاربر شما پرداخت کردین. با رنگبندی مثلا اگه سبز هست یعنی کمپین من در این مورد داره درست عمل میکنه نسبت به Averageاش. یعنی خطایی که ما در واقع موقع بهینهسازی و تحویل داده ممکنه انجام بدیم اینه که دنبال یه مقدار خوب یا یک مقدار بد باشیم. یعنی دنبال یه نسخه آماده باشیم ببینیم که این کاری که ما داریم انجام میدیم درسته یا غلطه. ولی نکته مهم اینه که در بازاریابی به خصوص دیجیتال مارکتینگ چیزی به اسم خوب یا بد وجود نداره. در واقع خوب یا بد مطلق نداریم، همه چیز نسبیه و این نسبیت، به نسبت خودش داره تعیین میشه. یعنی من کمپینهای نیتیو یا همسان اجرا کردم، Average رو محاسبه میکنم، averageای که به ازای هر کلیک دارم محاسبه میکنم تا ببینم به نسبت این averageای که دارم، بقیه کمپینها دارن چطوری عمل میکنن. اگر که از اون average من خیلی بالاتر باشن میتونم بگم داره بد عمل میکنه، اگه خیلی پایینتر باشم می گم داره خوب عمل میکنه. در واقع چیزی که باید در دیتا در نظر داشته باشم، ابزارهایی که داریم ازشون استفاده میکنیم اینه که حواستون باشه هیچ چیز خوب یا بدی به صورت مطلق وجود نداره، همه چیز نسبیه و نسبیت رو باید با خودتون بسنجین.
Analytics 4
یکی از ابزارهایی که باید یاد بگیرین، واقعا فرقی نمیکنه که قراره تو چه حوزهای قراره کار کنین، چه حوزه سوشال باشه، چه حوزه سئو باشه، چه محتوا، چه تبلیغات که در حوزۀ تبلیغات حتما باید آنالیتیکس رو بلد باشین. باید بدونین آنالیتیکس چی هست، چه دیتایی رو جمعآوری میکنه، چه دیتایی به من میده، من ازش چه استفادهای بکنم و برای تکمیل دیتای GA4 یا همون آنالیتیکس از چه ابزارهایی باید استفاده کنم.
آنالیتیکس یکی از ابزارهای گوگل هست که در دو نسخه ارائه میشه، یکی نسخه پولی که نه تنها در ایران قابل خریداری نیست به دلیل رقم بسیار بالایی که داره، بلکه بیزنسهای خارجی هم به دلیل هزینه زیادی که داره سمتش نمیرن. هزینهاش سالانه 150 هزار دلار هست و نمیصرفه برای بیزنسهاشون که این هزینه رو فقط برای یک ابزار تقبل کنن. بنابراین ما از نسخه رایگان این ابزار استفاده میکنیم و با یک سری از محدودیتها همراهه، ولی این محدودیتها برای خیلی از بیزنسها اونقدر چشمگیر نیستن که مجبور بشن ازش استفاده نکنن.
GA4 یک ابزاری است که دیتای کاربران رو از زمانی که وارد سایت یا اپلیکیشن ما میشن جمع آوری میکنه، در واقع این ابزار به ما میگه کاربر از کجا آمد، کجا رفت، کجا موند و چیکار کرد. یعنی همۀ این چیزها رو به محض ورود کاربر به سایت یا اپلیکیشنتون میتونین متوجه بشین. نکته مهم اینکه، آنالیتیکس از لحظه ورود کاربر به سایت یا اپلیکیشن رو میگه. بنابراین شما از قبل از اون دیتایی ندارین. باید در موردش نگران بشید؟ خیر. چرا که میتونین با استفاده از ابزارهایی که در ادامه بهشون اشاره میکنیم، دیتای قبل رو هم پیدا کنین، با دیتای آنالیتیکس با همدیگه بچسبونین و در نهایت بتونین یه تصمیمگیری کنین و کسی تو این بازی برنده است که بتونه دیتای تمام این ابزارها رو بذاره کنار همدیگه و بتونه بر اساس این دیتا به درستی تصمیم بگیره.
آنالیتیکس این قابلیت رو داره که با ما بگه در پنج دقیقه تا سی دقیقه گذشته چه اتفاقی روی سایت یا اپلیکیشن تو داره می افته، چند نفر یوزر روی سایتت هستن، از کجا اومدن، کدوم صفحات سایتت رو دارن میبینن، چه کارهایی تا حالا کردن. از کدوم کشورها اومدن. دیتایی که از آنالیتیکس میتونین بگیرین در واقع از زمانی هست که آنالیتیکس رو روی سایت یا اپلیکیشن نصب بکنن. منظورم از نصبش اینه که یک قطعه کد که ما بهش میگیم ترکینگ کد از خود آنالیتیکس بگیرید و روی سایت یا اپلیکیشنتون قرار بدین تا دیتا رو از اون لحظه شروع کنه به جمعآوری و دیتاها رو برای شما پردازش بکنه.
ماجرا از این قراره که اون کد اتفاقاتی که داره روی سایت برای شما میافته رو جمعآوری میکنه برای سرورهای آنالیتیکس ارسال میکنه. سرورهای آنالیتیکس به صورت رایگان این دیتا رو برای ما پردازش میکنن (با یک سری از محدودیت) و گزارش رو به ما میدن. گوگل آنالیتیکس 4 نسبت به نسخه قبلی (ما فعلا بهش کاری نداریم)، خیلی پیشرفت کرده. خیلی دیتای جذابی بهمون میده و به ما کمک میکنه که حتی متوجه بشیم که علاقمندی یوزرمون در واقع چی هست، از لحاظ رفتاری تو چه گروهبندی قرار میگیره، مثلا به تکنولوژی علاقمند هست. این برای زمانی که قراره کمپین بچینین و پرسونا یا اون شخصیت کلی مخاطبهاتون رو بدونین خیلی کمک میکنه.
Google Tag Manager
یک فضای فنی و خیلی خشکی داره، به خوشگلی ما بقی ابزارهامون نیست و چون یکم تم کدنویسی و برنامه نویسی داره، باعث میشه که آدمها ازش بترسن و سمتش نرن. ولی نکته اینه که تگ منیجر اومده تا به دیجیتال مارکترها کمک بکنه که اگه دانش برنامهنویسی ندارین یا اصلا علاقهای به برنامه نویسی ندارین بتونین یک سری از کارها رو انجام بدین، بدون اینکه به Developer احتیاجی داشته باشین یا برنامهنویسی یاد بگیرین.
در مطالب بالاتر به شما گفتم که آنالیتیکس رو زمانی که کدش رو روی سایت یا اپلیکیشن قرار میدیم، میاد و یک سری از اطلاعات رو جمعآوری میکنه و برای سرورهای آنالیتیک ارسال میکنه. اما GTM میاد چیکار میکنه؟ میاد یک سری از قطعه کدها روی سایت قرار میده و اون اتفاقات رو براتون اندازهگیری میکنه. مثال: شما وارد یک سایتی میشین و شروع میکنین به scroll کردن، این scroll یک اتفاقه که توسط GTM میتونه شناسایی بشه، این اتفاق وقتی شناسایی شد برای آنالیتیکس ارسال بشه، آنالیتیکس دیتا رو جمع کنه و برای ما پردازش کنه.
GTM یک ابزار رایگانه و برای استفاده از هر دوتای این ابزارها شما فقط به یک اکانت گوگل یا همون جیمیل احتیاج دارین. میتونین رایگان درونشون ثبتنام کنین و فضاشون رو ببینین. نکته مهم درباره GA4 حتی اگر الان وبسایتی ندارین و یا در یک بیزینسی مشغول به کار نیستین که گوگل آنالیتیکس داشته باشه. میتونین از نسخه دموی آنالیتیکس 4 استفاده کنین.
وارد لینک دمو که بشین، قسمت میانی صفحه، سه تا لینک قرار داده شده که اولین گزینهاش GA4 for merchandise store web data، میتونین یک دیتا رو ببینین که این یک وبسایت هست که به صورت واقعی مشغول به کاره، دیتا داره این طرف برای آنالیتیکس ارسال میشه و کسانی که میخوان در واقع آنالیتیکس رو یاد بگیرن بدون اینکه جایی مشغول باشن یا اصلا فیلدشون هم به اون مربوط نیست میتونن از این لینک استفاده کنن، این فضا رو ببینن و به تدریج راجع بهش یاد بگیرن. نکتۀ قابل توجه اینه که همون GA4 و هم GTM به فیلترشکن نیاز دارن. حتما موقع ورود به اینها هم باید از فیلترشکن استفاده کنیم. بنابراین تگ منیجر اتفاقاتی که روی سایت شما هست رو میتونه متوجهش بشه، دیتاش رو برای آنالیتیکس بفرسته تا پردازش بشه. این اقدامات میتونه هر چیزی باشه مثل کلیک روی یک دکمه، مثل اسکرول کردن، مثل دیدن یه صفحه، مثل خرید، مثل تکمیل فرم، مثل اضافه شدن به سبد خرید و همۀ اینها. اینها تمامی اتفاقاتی هستن که میتونه درون یه سایت اتفاق بیفته یا در اپلیکیشن و دیتاش از طریق تگ منیجر و آنالیتیکس جمعآوری و پردازش بشه.
Google Search Console
ابزاری هست که بدونین قبل از ورود کاربر به سایت داشته چه اتفاقی افتاده، یعنی اگر کاربر شما وارد گوگل بشه، یک موضوعی رو سرچ کنه مثل آموزش دیجیتال مارکتینگ و بعد وارد سایت شما بشه و روی تبلیغات سرچ ادز گوگل کلیک نکرده باشه، اون یوزر داره به صورت ارگانیک به سایت یا اپلیکیشن ورود میکنه و دیتاش رو میتونین از سرچ کنسول ببینید. میتونین ببینین از طریق چه کلمهای وارد سایت شما شده، از چه صفحهای، از چه کشورهایی، از چه دستگاههایی و وضعیت شما برای اون کلمه چی بوده، از طریق این ابزار میتونین بفهمین کاربری که به صورت ارگانیک داره وارد سایت شما میشه، قبل از اون داشته چیکار میکرده.
من قبل از ورود به سایت رو با سرچ کنسول میبینم به شرطی که ورودی ارگانیک باشه و بعدش که چه اتفاقی افتاد رو با آنالیتیکس میبینم و قبلتر از همۀ اینها از گوگل تگمنیجر استفاده میکنم که دیتا رو بتونه شناسایی کنه. اتفاقات رو برای من شناسایی کنه و دیتاشونو جمع آوری کنه و بفرسته برای آنالیتیکس.
بهصورت مرحلهای: اول یک تگ منیجری وجود دارد، بعد یک آنالیتیکسی وجود دارد، یک سرچ کنسولی وجود دارد. بعد از اینکه همه این ابزارها رو خوب یاد گرفتیم و بهشون مسلط شدیم و در یکی از این فیلدها که میشه کمپین یا سئو یا پرفورمنس یا سوشال یا محتوا مشغول به کار شدین احتمالا بخواین که یکم موضعتونو تخصصیتر کنین و یک سری چیزهای جذابتر یاد بگیرین. احتمالا بخواین که فقط محدود به فضای مارکتینگ نباشین و یکم جنس دیتا رو وارد کارتون کنین.
SQL & Bigquery
این ابزار یک مزیتی به شما میده که مابقی ابزارها نمیدن. دلیلش هم اینه که شما برای اینکه بتونین با این ابزارها کار کنین، باید یک نگاه ویژهای به دیتا داشته باشین. ارتباط بین دادهها رو باید پیدا کنیم. یکی دیگه از ابزارهای گوگل هست، ابزار غایی و نهایی که شما به سراغش میرین. استفاده از رایگان هست. مجددا شما با استفاده از یک جیمیل و فیلترشکن در ایران میتونین بهش دسترسی داشته باشین. یک جایی هست که دادۀ شما رو ذخیره میکنه، داده میتونه یک فایل اکسل باشه تا دادههای بزرگ آنالیتیکس. یعنی هر فایلی که شما داشته باشین، هر دیتایی که داشته باشین میتونین روی بیگکوئری بهعنوان یک فضای آنلاین، ذخیره کنین. این تنها مزیتش هست؟
خیر به شما این امکان رو میده که با استفاده از SQL، دادههایی که روی بیگکوئری ذخیره کردین رو استخراج کنین. یعنی با استفاده از SQL، کوئری بزنین اصطلاحا و دیتایی که میخواین یا گزارشی که می خواین رو استخراج کنی . این مرحله پیشرفته است. احتمالا بعد از دو تا سه سال به اینجا برسین که این یکی رو باید امتحان بکنین و به مهارتهاتون اضافه کنین. SQL یک زبان بسیار سادهای هست. مسئله اصلی اینه که چطوری از داده استفاده کنیم. شما کوئری میزنید از یک جدولی یا از یک فایلی، داده رو میخونین، RUN رو میزنین. گزارش براتون ساخته میشه و شما نتیجه رو بهصورت جدول میبینین.
Looker Studio
ابزاری که برای خوشگل کردن گزارش ازش استفاده میکنیم. یکی دیگه از ابزارهای گوگل و استفاده از آن رایگان هست. گاهی اوقات نیاز به فیلترشکن داره، گاهی اوقات نداره و به شما این امکان رو میده گزارشهایی رو که دارین رو یه کم خوشگلتر کنین و در اختیار بقیه بگذارید. بیشتر به درد زمانی میخوره که شما دارین بین تیمی کار میکنین یا میخواین به مدیرتون گزارش بدین. مثلا زمانی که تیم فروش از شما یه دیتایی رو میخواد و شما در SQL آماده میکنین و بهش میدین. مثلا تیم سوشال یه گزارشی رو میخواد و شما اونو در Looker آماده میکنین و بهش میدین.
به شما کمک میکنه نمودارهای بهتری بذارید و تنوع بیشتری بدین. از رنگهای بیشتری استفاده کنین و کلا در مورد بخش ظاهری گزارش داره بهتون کمک میکنه. این ابزار میتونه دیتا رو از چند جا بگیره و در نهایت گزارش تلفیقی رو به شما بده. یعنی طبیعتا بین تمام ابزارهای گوگل یک پیوستگی وجود داره و همشون با همدیگر سازگار هستن و میتونن به همدیگه وصل بشن تا شما به بهترین شکل ازش استفاده کنین.
در خصوص آنالیتیکس و بیگکوئری یک نکتهای که وجود داره اینه که آنالیتیکس 4 به دلیل تغییراتی که داشته، الان یک سری از محدودیتها رو داره، بهویژه برای بیزنسهای بزرگ. معمولا همۀ بیزنسها باهاش مواجه نمیشن. شاید تا چند سال آینده به این چالشها بخورن ولی الان بعضی از بیزنسهای بزرگ باهاش مواجه شدن. مسئله بالا بودن حجم داده است. زمانی که حجم داده بره بالا، جداول آنالیتیکس قادر به پردازش دادهها نیستن، یعنی نمیتونن گزارش رو برای ما بسازن و زمانی که نتونن این گزارش رو برای ما بسازن. اون اعداد و ارقامی که ما داریم میبینیم همشون بی ارزش میشه.
برای اینکه بتونیم از اون اعداد و ارقام یک معنی بگیریم، مجبور میشیم از یک ابزار دیگهای استفاده کنیم مثل Bigquery. یعنی دیتای خام آنالیتیکس رو بدیم به Bigquery و به آنالیتیکس بگیم اگه نمیتونی این حجم از داده رو پردازش کنی، من اینطرف خودم با SQL گزارشی که میخوام رو میسازم. در حال حاضر دیجیتال مارکترها اکثرا اگر قرار باشه Bigquery رو یاد بگیرن به واسطۀ آنالیتیکس هست. اول همه شما باید آنالیتیکس و سرچ کنسول رو یاد بگیرین، بعد اگر بخواین وارد فضای کمپین و پرفورمنس بشین و یکم عمیقتر تو این زمینه وارد بشین باید تگ منیجر رو بلد باشین و بعد از همه Bigquery.
پیادهسازی متن این وبینار با خانم شیرین دلفانی از دانشجویان دوره MyDMC بوده است.