یه تیر و دو نشون!
سال 1404، می تونه سال تغییر بزرگ برای تو باشه، اگه دیجیتال مارکتینگ رو بلد باشی!
همین الان، دوره mydmc رو با 50 درصد تخفیف بخر و علاوه بر استفاده از mydmc به دوره جدید که آخر بهار 1404 منتشر میشه هم دسترسی کامل داشته باش.
یعنی یه دوره میخری و به 2 دوره کامل دیجیتال مارکتینگ
دسترسی داری. کد تخفیف: eid404
تا اینجا ما مراحل سگمنتیشن و تارگتینگ را کامل کردیم و حالا میخواهیم درباره موضوع مهم پوزیشنینگ صحبت کنیم. برای شروع این بحث، بهتر است ابتدا تعریف مشخصی از پوزیشنینگ داشته باشیم.
پوزیشنینگ (Positioning)
پوزیشنینگ (Positioning) به موقعیت یا جایگاهی اشاره دارد که یک برند یا محصول در ذهن مصرفکننده ایجاد میکند. این جایگاه براساس ویژگیهای خاص و متمایزی شکل میگیرد که از نظر مشتریان اهمیت دارند.
تعاریف پوزیشنینگ
1- بر اساس ویژگیهای برجسته: جایگاه یک کالا بر اساس برجستهترین صفاتی که مصرفکننده از آن به خاطر دارد، مشخص میشود.
2- مقایسه با رقبا: جایگاه یک برند در ذهن مشتری، با مقایسه آن با رقبا مشخص میشود.
3- جایگاه یک کالا: مجموعۀ پیچیدهای است از برداشتها، تأثیرات و احساساتی که مصرفکنندگان از یک کالا نسبت به کالاهای رقیب پیدا میکنند.
مفهوم تست کور در بازاریابی
در بازاریابی مفهومی به نام «تست کور» یا Blind Test وجود دارد. در این تست، مصرفکنندگان از برند محصولی که آزمایش میکنند، اطلاعی ندارند. نتایج این تست نشان میدهد که تصمیمگیری مصرفکنندگان بیشتر تحت تأثیر پوزیشنینگ برند است تا ویژگیهای فیزیکی محصول.
پوزیشنینگ برند در مدل STP به معنای تعیین جایگاهی متمایز برای برند در ذهن مشتریان و تثبیت آن است. این جایگاه میتواند بر اساس ویژگیهای محصول، مزایای اضافی، زمان مصرف یا گروههای خاص از مصرفکنندگان تعریف شود.
خطمشیهای تعیین جایگاه
در ادامه، روشهای اصلی پوزیشنینگ و نمونههای مرتبط بررسی میشود.
1. صفات کالا
2. مزایای همراه
3. اوقات مصرف
4. اختصاص به طبقات ویژهای از استفادهکنندگان
5. تمایز در مقابل یک رقیب
6. تمایز به دور از رقبا
7. طبقات مختلف کالا
این هفت روش، دیدگاههای متنوعی برای انتخاب جایگاه برند ارائه میدهند. اگرچه همچنان میتوان از این روشها استفاده کرد، اما امروزه الگوهای گستردهتر و پیشرفتهتری در دسترس هستند که جایگاهسازی برند را آسانتر و مؤثرتر میکنند.