دوره جدید دیجیتال مارکتینگ در حال ضبط است. همۀ شرکت‌ کنندگان جدید دوره MYDMC به دوره جدید منتقل می‌‌شوند.

یه تیر و دو نشون!
سال 1404، می تونه سال تغییر بزرگ برای تو باشه، اگه دیجیتال مارکتینگ رو بلد باشی!

همین الان، دوره mydmc رو با 50 درصد تخفیف بخر و علاوه بر استفاده از mydmc به دوره جدید که آخر بهار 1404 منتشر می‌شه هم دسترسی کامل داشته باش.
یعنی یه دوره می‌خری و به 2 دوره کامل دیجیتال مارکتینگ دسترسی داری. کد تخفیف: eid404

وبینار پرسش‌وپاسخ دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال

سوال 1: یه سایتی کاریابی هست که فقط تو یه استان مشخص کار می‌کرده و فقط مشاغل فنی و کارگری رو پوشش می‌داده. برای سئوش و بلاگش هم خیلی رو همون استان کار کرده بود. این سایت 10 ساله که بالاس ولی یه سال میشه که کار نمیکنه. حالا بنا به یه داستانی میخواد کامل بره سمت عسلویه و رو نیش مارکت مشاغل حوزه پتروشیمی فقط اون منطقه کار کنه و اینکه نمیخواد اسم دامنه رو عوض کنه چون دامین اتوریتیش بالاس. چطوری میشه ذهنیت تاثیر کلمات استان قبلی و مشاغل قبلی رو پاک کرد این سایت و با کلید واژه های جدید معرفی کرد؟ در واقع همچنان کاریابیه، ولی میخواد تخصصی فقط عسلویه باشه ونه هیچ استان دیگه‌ای و فقط مشاغل حوزه نفت و گاز رو پوشش بده. اصن میشه همچین کاری کرد؟

پاسخ: بله، تغییر تمرکز سایت روی همین دامنه فعلی شدنیه، اما نیازمند اجرای دقیق مراحل زیره:

1- نباید صفحات قدیمی که مربوط به استان و مشاغل قبلی بوده و ورودی گوگل داشته‌اند رو حذف کنید. این کار به تجربه کاربری و سئو آسیب جدی می‌زنه.

2- تمام صفحات قدیمیِ دارای ورودی را با ریدایرکت 301 (انتقال دائمی) به یک صفحه فرود (Landing Page) جدید و مشخص منتقل کنین.

3- یک صفحه فرود توضیحی بسازین و در اون به روشنی فعالیت قبلی سایت، تاریخ دقیق تغییر تمرکز به «مشاغل پتروشیمی در عسلویه» رو توضیح بدین. همچنین لینک‌های واضح برای هدایت کاربران علاقه‌مند به بخش‌های جدید سایت قرار بدین.

این کار هم کاربران قدیمی را راهنمایی می‌کنه و هم به گوگل، سیگنال درستی از انتقال محتوا میده.

4. صفحات جدید، قوی و کاملاً بهینه‌سازی شده برای کلمات کلیدی «عسلویه» و «مشاغل پتروشیمی» ایجاد و تمام فعالیت‌های سئو داخلی و خارجی را روی این صفحات متمرکز کنین.

چالش مهم این روش

• تا مدتی احتمالاً کاربرانی که به دنبال مشاغل قبلی در استان قبلی هستند وارد سایت شما می‌شن.

• مواجهه این کاربران با محتوای نامرتبط باعث خروج سریع اون‌ها و افزایشBounce Rate میشه.

• این تجربه کاربری منفی می‌تونه به گوگل سیگنال بد بده و رتبه گرفتن برای کلمات کلیدی جدید (عسلویه) را دشوار و کند کنه.

راهکار جایگزین

1- یک دامنه کاملاً جدید و متمرکز بر «پتروشیمی عسلویه» ثبت کرده و سایت جدید رو روی آن بسازین.

2- سایت فعلی رو نگه دارین.

3- در سایت قدیمی با بنر، پاپ‌آپ یا لینک‌های واضح، کاربران رو از تغییر تمرکز مطلع کرده و علاقه‌مندان به حوزه جدید رو به سایت جدید هدایت کنین.

4- تمام بودجه و تلاش سئو و محتوا رو روی دامنه جدید متمرکز کنین.

مزیت این روش، داشتن یک شروع تمیز و متمرکز بدون مشکل ورودی‌های نامرتبط و تأثیر منفی آن‌ها بر سئو هست. روی اعتبار دامنه قدیمی زیاد حساس نباشید، مگر اینکه برند بسیار بزرگی باشه. اگر عمده ورودی از گوگل بوده و برند سایت خیلی شناخته شده نیست، مزایای تمرکز کامل روی دامنه جدید احتمالاً بر حفظ اعتبار دامنه قدیمی ارجحیت داره.

سوال 2: نحوه ارزش گذاری روی یک وب سایت به چه صورت هست؟ 

پاسخ: ارزش‌گذاری وب‌سایت‌ها اصلاً یه فرمول ثابت نداره و کاملاً بستگی به نوع وب‌سایت و مدل درآمدی اون داره. چند دستۀ کلی برای سایت‌ها داریم:

1. فروشگاه‌های اینترنتی (E-commerce)

ارزش‌گذاری این نوع سایت‌ها معمولاً بر اساس معیارهای ملموس‌تری انجام می‌شه: 

• عملکرد مالی: میزان فروش (روزانه/ماهانه/سالانه)، گردش مالی، حاشیه سود و سودآوری (با در نظر گرفتن تخفیف‌ها و هزینه‌ها)، و روند رشد فروش (آیا در طول زمان صعودی بوده، نزولی یا ثابت؟).

• ترافیک و بازاریابی: تعداد ورودی‌ها، منابع ترافیک (بیشتر از کجا میان؟ گوگل، شبکه‌های اجتماعی، ورودی مستقیم و...)، کلمات کلیدی مهم و تجاری که سایت روشون رتبه داره و ورودی می‌گیره.

• شبکه‌های اجتماعی: تعداد فالوورها و میزان تعامل (Engagement) اون‌ها چقدره؟

2- سایت‌های رسانه‌ای و خبری (Media/News)

• تعداد بازدیدکنندگان

• منابع ترافیک: ورودی مستقیم (Direct) خیلی مهمه، چون نشون‌دهنده‌ی مخاطبان وفاداره. ورودی از گوگل و شبکه‌های اجتماعی هم اهمیت داره.

• پتانسیل درآمدزایی: تخمین زده می‌شه که این سایت با توجه به بازدیدکننده‌هاش چقدر می‌تونه از تبلیغات (بنری، رپورتاژ آگهی و...) درآمد داشته باشه.

• ارزش پنهان و اثرگذاری: این بخش خیلی مهمه و محاسبه‌اش سخته. بعضی رسانه‌ها (مثل سایت‌های ورزشی بزرگ، سیاسی یا اقتصادی معتبر) فراتر از درآمد تبلیغات، قدرت اثرگذاری دارن. می‌تونن روی افکار عمومی، بازار، یا حتی قیمت‌ها تاثیر بذارن. این «ارزش پنهان» در قیمت‌گذاری نهایی لحاظ می‌شه.

3- استارت‌آپ‌ها و SaaS

ارزش‌گذاری این مدل کسب‌وکارها خیلی پیچیده‌تره. اینجا فقط وضعیت فعلی مهم نیست، بلکه پتانسیل رشد و پیش‌بینی فروش آینده نقش کلیدی داره. برخلاف فروشگاه‌ها که ممکنه رشد خطی داشته باشن، استارت‌آپ‌ها و SaaS ها پتانسیل رشد نمایی دارن و مدل‌های ارزش‌گذاریشون این رو هم در نظر می‌گیره.

4- سایت‌های B2B یا کاتالوگ محصول بدون فروش آنلاین: این مورد که شما هم بهش اشاره کردید، یه مقدار پیچیده‌تره:

• ممکنه سایت محصولاتی داشته باشه، اما هیچ فروشی به صورت آنلاین انجام نشه.

• ارزش سایت به فروش مستقیمش نیست، بلکه به تماس‌ها و مشتریان بالقوه‌ایه (لید) که جذب می‌کنه.

• میزان اعتمادی که مشتریان به این سایت دارن و جایگاه برندش در اون صنعت خاص، ارزش اصلی رو تعیین می‌کنه.

• برای این نوع سایت‌ها، معمولاً به نظر کارشناسان مختلف با دیدگاه‌های متفاوت نیاز هست و ممکنه میانگینی از نظرات گرفته بشه.

در نهایت، برخلاف چیزهایی مثل خونه و ماشین که معیارهای قیمت‌گذاری مشخص‌تری دارن، برای وب‌سایت و حتی دامنه معیارهای قطعی و جهانی وجود نداره. ارزش‌گذاری‌ها تا حدی ذهنی (Subjective) هستن. توافق بین خریدار و فروشنده حرف آخر رو می‌زنه.

سوال 3: با توجه به محرمانه بودن اطلاعات مشتری، در این سوال از یک برند فرضی استفاده کرده‌ام. کارخانه تولید بیسکوئیت با برند «ایده آل» را فرض می کنیم که چندین سال روی صادرات کار کردند و برای بازاریابی داخل ایران اصلا تمرکز نداشتند. این کارخانه تولیدی در کل کشور کمتر از 4 رقیب معتبر دارد و اکنون تصمیم گرفتند وارد بازار داخلی شوند. فرض بر این است که بیسکوئیت سلامت و گرجی دو رقیب اصلی این برند هستند. برای بازاریابی از روش‌های مختلف بازاریابی مویرگی و تبلیغات بنری در سطح شهر و اتوبوس‌ها استفاده شده است ولی در بخش آنلاین در سایت و اینستاگرام بسیار محدود تمرکز شده است. این برند در جستجوی مثلا بیسکوئیت در گوگل یا شبکه‌های اجتماعی اصلا دیده نمی شود.

آیا برای دیده شدن یا Brand awareness سئو، تبلیغات بنری، استفاده از اینفلوئنسرها، همکاری با فروشگاه‌های آنلاین سوپرمارکتی و فیلم‌های یوتیوب و آپارات جواب می‌دهد و کدامیک بهتر خواهد بود؟ آیا روش‌های بهتری هم وجود دارد؟ 

بخصوص سئو در کلماتی مانند کارخانه تولید بیسکوئیت یا خرید بیسکوئیت کارتتنی و ... آیا تاثیری خواهد داشت؟

پاسخ: ورود یه برند صادراتی به بازار داخلی FMCG (مثل بیسکویت) که رقبای قوی داره، برنامه دقیق و بودجه‌ی قابل توجهی می‌خواد.

آگاهی از برند (Brand Awareness)

اولویت شماره یک اینه که اسم «ایده‌آل» به گوش مردم برسه و تو ذهنشون بمونه. چون خرید این محصولات خیلی وقتا احساسی و بر اساس شناخت برنده. این کار نیاز به سرمایه‌گذاری سنگین هم در تبلیغات آفلاین (بیلبورد، تلویزیون و...) و هم کمپین‌های آنلاین بزرگ داره.

استراتژی‌های آنلاین برای آگاهی از برند

علاوه‌بر سایت و اینستاگرام، باید سراغ کمپین‌های آنلاین پرخرج و گسترده رفت: مثل تبلیغات ویدئویی قبل از فیلم‌ها (آپارات) استفاده زیاد از شبکه‌های تبلیغاتی (مثل یکتانت) برای نمایش بنر تو سایت‌های پربازدید و بنرهای بزرگ ثابت تو سایت‌های معروف. هدف اصلی باید دیده‌شدن حداکثری باشه.

برآورد بودجه

برای رقابت با برندهای بزرگ این حوزه، پول زیاد لازمه. فقط برای بخش دیجیتال مارکتینگ (جدا از آفلاین)، تخمیناً سالی 10 تا 30 میلیارد تومان برای کمپین‌های آگاهی‌بخشی (Awareness) لازمه. 

نقش سئو و شبکه‌های اجتماعی

در ابتدای کار، نقش سئو و شبکه‌های اجتماعی بیشتر حمایتیه و خرجشون نسبت به کمپین‌های آگاهی‌بخشی خیلی کمتره. با بودجه‌ای حدود 2 تا 3 میلیارد تومان در سال می‌شه یه شروع خوب و حرفه‌ای تو سئو(با تمرکز روی کلمات برند و نیاز مصرف‌کننده، نه لزوماً کلمات B2B) و مدیریت شبکه‌های اجتماعی داشت.

استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ

این روش می‌تونه بخش مهمی از کمپین آگاهی‌بخشی باشه. یک برنامه پیشنهادی: بودجه ماهانه 300 تا 700 میلیون تومان، حداقل برای 6 ماه متوالی، با استفاده از ترکیبی از اینفلوئنسرهای بزرگ (برای دیده‌شدن) و کوچک‌تر (برای اعتمادسازی)

جمع‌بندی بودجه و استراتژی

ورود به بازار FMCG ایران با هدف رقابت با برندهای بزرگ، سرمایه‌گذاری سنگینی می‌طلبه. تمرکز اصلی باید روی کمپین‌های بزرگ آگاهی‌بخشی (آنلاین و آفلاین) باشه بودجه دیجیتال تخمینی: 10-30 میلیارد تومان/سال

سئو، گوگل ادز و مدیریت شبکه‌های اجتماعی نقش‌های مهمی دارن اما بودجۀ کمتری نسبت به کمپین‌های Awareness نیاز دارن. (بودجه تخمینی: 2-3 میلیارد تومان/سال برای شروع خوبه)

اینفلوئنسر مارکتینگ می‌تونه بخش مهمی از استراتژی باشه و نیاز به بودجه‌ی ماهانه‌ی قابل توجهی داره. یک آژانس دیجیتال مارکتینگ ممکنه برای اجرای کامل برنامه‌ها (از سئو و گوگل ادز پایه گرفته تا کمپین‌های بزرگ) بودجه‌ای بین 3 میلیارد (حداقل) تا 30-35 میلیارد تومان (ماکزیمم) در سال برای بخش دیجیتال در نظر بگیره.

روش‌های ذکر شده (سئو، تبلیغات، اینفلوئنسر مارکتینگ، همکاری با فروشگاه‌های آنلاین و ...) همگی می‌تونن موثر باشن، اما اولویت‌بندی و میزان سرمایه‌گذاری روی هر کدوم کلید موفقیته. برای برند جدیدی مثل «ایده‌آل» در بازار FMCG، سرمایه‌گذاری سنگین روی آگاهی از برند در ابتدای کار، حیاتی به نظر می‌رسه.

سوال 4: با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی، به نظر شما در کوتاه‌مدت و میان‌مدت، کسب‌وکارهای اینترنتی کوچک و بزرگ بر بستر اینترنت و ‌سایت‌ها و موتورهای جستجو چه تغییراتی خواهند کرد؟ همچنین با توجه به تولید انواع محتوا بوسیله هوش مصنوعی بنظر شما در آینده این بخش تغییرات بنیادی خواهد کرد یا خیر؟

پاسخ: پیش‌بینی دقیق آیندۀ هوش مصنوعی، حتی برای بزرگ‌ترین متخصصان این حوزه هم ممکن نیست. رهبران این صنعت هم معمولاً با احتیاط و کلی‌گویی در مورد آینده صحبت می‌کنن. با این حال، می‌تونیم چند نکته‌ی مهم رو در نظر بگیریم:

1- افراط در تولید محتوای سطحی با AI

- الان موج بزرگی از تولید محتوای عمومی با ابزارهای AI شکل گرفته. این ابزارها، مخصوصاً در حوزه‌های تخصصی، هنوز دقیق نیستن و اطلاعات نادرست یا سطحی زیادی می‌دن.

- یک مشکل دیگه «اطمینان کاذبشونه» که جواب غلط رو با قاطعیت می‌گن.

- هوش مصنوعی داره از محتوای وب یاد می‌گیره که بخش زیادیش رو خودش تولید کرده! این چرخه معیوب ممکنه کیفیت اطلاعات وب رو پایین بیاره. در نتیجه، شاید اهمیت ابزارهای AI عمومی برای تولید محتوا در آینده کمتر بشه چون اعتماد بهشون سخت می‌شه.

2- قدرت AI در کاربردهای تخصصی و هدایت‌شده

- برخلاف محتوای عمومی، هوش مصنوعی وقتی توسط متخصصی که می‌دونه دقیقاً چی بپرسه و چی می‌خواد، استفاده بشه، فوق‌العاده قدرتمنده.

- AI بیشتر نقش یه دستیار و مشاور خوب برای افراد متخصص رو داره تا یه تولیدکننده محتوای همه‌فن‌حریف.

3- آینده‌ی واقعی هوش مصنوعی تخصصی (AI Agents)

- هوش مصنوعی در حوزه‌های تخصصی (پزشکی، حقوق و...) پیشرفت سریعی داره و دقیق‌تر شده.

- چیزی که احتمالاً تغییرات بزرگ‌تری رو رقم می‌زنه، ایجنت‌های هوش مصنوعی هستن. اینها علاوه بر تولید محتوا، می‌تونن وظایف اتوماتیک هم انجام بدن.

4- تاثیر بر کسب‌وکارها و مشاغل

- AI  لزوماً باعث بیکاری گسترده نمی‌شه، ولی ماهیت کارها رو عوض می‌کنه.

- ما آدم‌ها با تکنولوژی وفق پیدا می‌کنیم.

- به احتمال زیاد، شغل‌های جدیدی حول محور AI شکل می‌گیره.

5- تغییر در تولید محتوا

- ارزش محتوای عمومی و سطحی که AI تولید می‌کنه احتمالاً کم می‌شه.

- ارزش محتوایی که متخصص با کمک AI تولید کنه، بیشتر می‌شه.

- نقش انسان به سمت کارهای استراتژیک‌تر، خلاقانه‌تر، نظارت بر کیفیت و آموزش دادن به AI می‌ره.

6- نگرانی اصلی: کنترل و تمرکز قدرت

نگرانی بزرگ‌تر از بیکاری، بحث کنترل و انحصار AIهای پیشرفته توسط قدرت‌های جهانی و استفاده‌های غیرسازنده از اون‌هاست.

سوال 5: به نظرتون برای شروع تبلیغات با بودجه کم از کانال‌های تلگرام و ایتا شروع کنیم بهتر هست یا تبلیغات همسان و بنری؟ سوال دومم هم اینکه الان که دیگه آخر سال و تعطیلات به نظرتون شروع تبلیغات کار درستی هست؟

پاسخ: 

تبلیغات همسان و بنری برای شروع با بودجه کم، گزینه‌ی مناسبی نیستن. دلیلش اینه که این نوع تبلیغات نیاز به مدیریت دقیق کمپین، تحلیل داده و بهینه‌سازی مداوم دارن. همچنین، قبل از خرج کردن بودجه‌ی اصلی، نیاز به یک بودجه تست اولیه قابل توجه دارین تا کانال‌های موثر رو پیدا کنین. با بودجه کم، ریسک هدر رفتن همین پول تست هم زیاده.

  • توصیه برای بودجه‌های خیلی کم: اکیداً توصیه می‌شه که با این مبالغ کم به فکر راه‌اندازی کسب‌وکار جدید یا کمپین‌های بزرگ نباشین. این مبلغ برای شروع یه حرکت جدی در شرایط فعلی خیلی کمه.
    • پیشنهاد می‌شه چند سال در حوزه‌ی مورد علاقه‌تون کار کنین تا هم سرمایه‌ی اولیه جمع کنین، هم کسب‌وکار و بازار رو بهتر بشناسین، تخصص لازم رو به دست بیارین و شبکه ارتباطی بسازین. به داستان‌های موفقیت خیلی نادر (خطای بقا) دل نبندین. احتمال موفقیت در مسیر کسب تجربه و بعد شروع کار، خیلی بالاتره. هدف از کارمندی هم فقط گذران وقت نیست، بلکه یادگیری، رشد و شبکه‌سازیه.
  • اگه الان کسب‌وکار فعال با درآمد ثابت دارین، داستان فرق می‌کنه. می‌تونین با بودجه‌ی کم (مثلاً ماهی 10 میلیون) یه کانال جدید مثل سئو رو اضافه کنین، چون برای گذران زندگی به نتیجه‌ی فوری‌اش وابسته نیستین.
    • البته بدونین که این کار زمان‌بره و نیاز به تلاش داره. با صبر و استمرار می‌شه با بودجه کم هم در کانال جدید به نتیجه رسید.

شروع تبلیغات در هر زمانی ممکنه، اما آخر سال و تعطیلات (مثل نوروز) شرایط خاصی داره.

  • چالش‌ها:
    • تقریباً همه‌ی کسب‌وکارها (مخصوصاً بزرگ‌ترها با بودجه‌های کلان) در این زمان تبلیغ می‌کنن و فضا به شدت شلوغ و رقابتی می‌شه.
    • قیمت تبلیغات (بنری، کلیکی، اینفلوئنسرها) به خاطر تقاضای زیاد، شدیداً بالا می‌ره.
    • احتمال دیده‌شدن و تاثیرگذاری تبلیغات شما (به‌خصوص کسب‌وکار کوچک) در این شلوغی کمه و ممکنه بودجه‌تون هدر بره. معمولاً کوچیک‌ها در مقابل بودجه‌های سنگین برندهای بزرگ، گم می‌شن.
  • راهکار پیشنهادی برای کسب‌وکارهای کوچک:
    • به جای تلاش برای دیده‌شدن گسترده (Awareness)، روی تبدیل لیدها و مشتریان بالقوه‌ای که از قبل دارین تمرکز کنین (مثلاً با ایمیل مارکتینگ، SMS هدفمند، تماس).
    • کاربرانی که قبلاً از سایت شما بازدید کردن رو با تبلیغات هدفمند دوباره هدف بگیرین (Retargeting).
    • شاید لازم باشه به اقداماتی مثل چند استوری اینستاگرام، ارسال SMS و ایمیل به مشتریان فعلی اکتفا کنین.

سوال 6: یه صفحه دارم با عنوان «تعمیر پکیج در مشهد» بعد از دو سال یه صفحه دیگه اضافه شد به سایت با عنوان «تعمیر پکیج ایران رادیاتور در مشهد» حالا اتفاقی که افتاده اینه که رو هر دوتا کلمه کلیدی «تعمیر پکیج در مشهد» و «تعمیر پکیج ایران رادیاتور در مشهد» هر دو صفحه دچار کنوبالیزیشن شدن،حتما هم باید صفحاتشون جدا از هم باشه. چطوری این مشکلو رفع کنم؟

بخش دوم سوال: یه قسمت به خدماتمون اضافه شده که باید روی کلمه «نمایندگی نصب پکیج ایران رادیاتور» و کلمات کلیدی مرتبط با آن بیایم بالا، صفحه جدا بزنیم بابت این کلمات یا عنوان و محتوا صفحه «تعمیر پکیج ایران رادیاتور در مشهد» رو با هم ادغام کنیم؟ اگه صفحه جدا بزنیم چیکار کنیم که دچار هم نوع خواری با دو صفحه دیگه نشه؟

پاسخ: 

اصلاً و ابداً  این دو صفحه رو با هم ادغام نکنین. چون هدف کاربر (User Intent) در جست‌وجوی این دو عبارت کاملاً متفاوته:

کسی که دنبال «تعمیر پکیج» می‌گرده، احتمالاً پکیجش خراب شده و دنبال تعمیرکار فوری می‌گرده. کسی که دنبال «نمایندگی نصب پکیج» می‌گرده، یا می‌خواد خودش امتیاز نمایندگی نصب از شرکت رو بگیره، یا دنبال یه نمایندگی معتبر و رسمی برای خرید و یا نصب پکیجش می‌گرده. این دو هدفِ کاملاً متفاوت، نیاز به اطلاعات کاملاً متفاوتی دارن. ادغام این صفحات، هم تجربه‌ی کاربری بدی ایجاد می‌کنه و هم به سئوی هر دو صفحه لطمه می‌زنه.

حتماً برای «نمایندگی نصب پکیج ایران رادیاتور» (و کلمات مرتبط با نصب) یک صفحه کاملاً مجزا ایجاد کنین.

راهکار پیشنهادی برای کاهش مشکل  Cannibalization بین صفحات با موضوعات نزدیک :

• یک صفحه اصلی و مادر (Pillar) برای موضوع کلی در نظر بگیرین.

• بعد برای هر برند یا موضوع خیلی خاص زیرمجموعه، یک صفحه خوشه‌ای (Cluster) ایجاد کنین.

• از صفحه اصلی (Pillar) به تمام صفحات برند (Cluster) لینک داخلی بدین.

• از هر صفحه برند (Cluster) هم به صفحه اصلی (Pillar) لینک داخلی بدین.

 این ساختار به گوگل کمک می‌کنه تا ارتباط و تفاوت‌های جزئی بین این صفحات رو بهتر درک کنه.

این روش Pillar/Cluster وقتی بهترین نتیجه رو می‌ده که شما برای چندین برند یا زیرمجموعۀ مختلف، صفحه اختصاصی (Cluster) داشته باشین. اگه فقط همین دو صفحه (مثلاً تعمیر کلی و تعمیر ایران رادیاتور) رو دارین، شاید مشکل Cannibalization همچنان باقی بمونه. در این صورت، بهتره تمرکزتون رو روی یک صفحه قدرتمند برای «تعمیر پکیج در مشهد» بذارین و داخل همون صفحه به برندهای مختلف اشاره کنین.